توسل به چت صوتی و تصویری برای انجام فریضه صله ارحام

توسل به چت صوتی و تصویری برای انجام فریضه صله ارحام
گاه افراد از طریق وبلاگ‌ها با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند در چنین شرایطی فردی که مدت‌هاست مطالب یک وبلاگ را دنبال می‌کند و از صاحب آن شناخت پیدا کرده و بدین ترتیب ممکن است در زمینه ازدواج به موفقیت‌هایی دست پیدا کند

 یک فعال عرصه فن‌آوری اطلاعات معتقد است: امروزه پیشرفت‌های تکنولوژیک شرایطی ایجاد کرده که مردم بتوانند اصل صله ارحام را به شکل مطلوب‌تری به جای آورند و بدین ترتیب با توسل تکنولوژی فرایض دینی خود را به انجام برسانند.

محمدرضا منتظر قائم در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: بحث درباره تاثیر تکنولوژی‌های جدید در نوع زندگی افراد بحثی است که شاید بهتر باشد جامعه‌شناسان درباره آن بحث کنند اما در حوزه IT می‌توان به این نکته اشاره کرد که به واسطه تکنولوژی‌های روز امکانات ارتباطی مردم افزایش یافته و آن‌ها می‌توانند از یک سوی دنیا با نقطه‌ای دور تماس برقرار کنند که این همان اصل صله رحم است که در دین هم به آن اشاره شده و امروز چندین تن از مراجع تقلید چت صوتی و تصویری را به عنوان صله رحم قبول کرده‌اند.

وی در ادامه عنوان کرد:‌ این اتفاق، اتفاق مبارکی است اما به هر حال زیاده روی در استفاده از تکنولوژی هم آسیب‌های خاص خود را به دنبال دارد. به عنوان مثال در گذشته روابط شکل دیگری داشت اما اکنون به آمدن این تکنولوژی‌ها افراد در بسیاری از موارد وظایف خود را به واسطه تکنولوژی به شکل دیگری به انجام می‌رسانند. به طور مثال بیش از این اگر فردی قصد سر داشت خود را ملزم می دانست که با آشنایان خود سر بزند اما اکنون همه امور را به یک پیامک محدود می‌کنند.

این فعال عرصه مجازی در بخش دیگری از صحبت‌های خود عنوان کرد: متاسفانه در حال حاضر در موارد متعدد شاهدیم که ورود تکنولوژی به زندگی افراد جای قرابت آن‌ها را گرفته و اگرچه دسترسی به آن مزایایی دارد اما این موارد هم جزو مشکلات آن محسوب می‌شوند.

منتظر قائم در عین حال یادآور شد: البته باید به این نکته توجه داشت که هر پدیده‌ای می تواند نقاط مثبت و منفی متعدد داشته باشد اما در این میان آنچه از اهمیت ویژه برخوردار است نحوه استفاده از آن تکنولوژی است چراکه می‌توان از این پدیده‌ها به نحوه مطلوب استفاده کرد و هم می توان کارکردهای منفی آن‌ها را مورد استفاده قرار داد.

وی با بیان این‌که در این زمینه آموزش و فرهنگ سازی نقش ویژه‌ای دارد گفت: متاسفانه ما در این حوزه کمی ضعیف عمل کرده‌ایم.

اما منتظر قائم در بخش دیگری از صحبت‌های خود در پاسخ به سوال ایسنا درباره پدیده‌ای مانند ازدواج‌هایی که بواسطه آشنایی‌های اینترنتی و تاثیر آن در زندگی اجتماعی افراد اظهار کرد: مثال‌های متعددی وجود دارد که ازدواج‌های اینترنتی به موفقیت هم ختم شده و نتایج مثبتی داشته است. لذا برخلاف آنچه اصرار می‌شود این گونه نیست که بخواهیم بگوییم مطمئنا این نوع ازدواج‌ها آسیب‌زا هستند اما در موارد بسیاری هم مشکلات متعدد به دنبال این کار به وجود آمده و ازدواج‌هایی که به این شیوه صورت گرفته به طلاق انجامیده است.

این فعال فضای مجازی در ادامه یادآور شد:‌ به عنوان مثال گاه افراد از طریق وبلاگ‌ها با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند در چنین شرایطی فردی که مدت‌هاست مطالب یک وبلاگ را دنبال می‌کند و از صاحب آن شناخت پیدا کرده و بدین ترتیب ممکن است در زمینه ازدواج به موفقیت‌هایی دست پیدا کند اما در عین حال ممکن است عده‌ای هم در اتاق‌های مخصوص چت با یکدیگر آشنا می‌شوند، ممکن است پس از مدتی متوجه شوند که تمام ادعاهای طرف مقابل دروغ بوده است.

وی همچنین یادآور شد: اما به هر حال باید به این نکته توجه داشت که زمانی تعاملات اجتماعی در زندگی مردم تاثیر داشت و امروز امورات بسیاری در فضای مجازی دنبال می‌شود. به همین دلیل بهره گیری از این ابزار تا حدی طبیعی است اما نحوه از استفاده آن به خود افراد بستگی دارد.

وی در ادامه درباره تاثیراتی که فن‌آوری‌های نوین می تواند در مباحث سیاسی و اجتماعی برجای بگذارد اظهار کرد: تاثیر این فن‌آوری‌ها در مباحثی از جمله موضوعات سیاسی عینی و غیر قابل انکار است.

وی ادامه داد: اگر این تکنولوژی در دستیابی افراد به اهداف سیاسی شان تاثیر نداشت اینک رجال سیاسی تا این اندازه به دنبال ایجاد پایگاه در اینترنت نبودند البته همین استفاده گاه می‌تواند به عنوان یک اهرم فشار عمل کند که البته این موضوع هم قدرت رسانه را میرساند.

طلاق عاطفی بیشترازطلاق قانونی است

طلاق عاطفی بیشترازطلاق قانونی است
بسیاری از زوجین با وجود هرگونه اختلاف شخصیتی و رفتاری، همدیگر را تحمل می‌کنند و گرفتار طلاق عاطفی می‌شوند

مدیر اجرایی اولین همایش طلاق عاطفی هدف از برگزاری این همایش را جلوگیری از شیوع معضل اجتماعی عصر حاضر "طلاق عاطفی" برشمرد و اظهار کرد: با توجه به اینکه در بین خانواده‌ها طلاق امری زشت و منحوس به نظر می‌آید، بسیاری از زوجین با وجود هرگونه اختلاف شخصیتی و رفتاری، همدیگر را تحمل می‌کنند و گرفتار طلاق عاطفی می‌شوند.

به گزارش ايسنا، طوفان چاپاری افزود: در این همایش تلاش می‌شود عوامل این امر، مورد بررسی و موشکافی قرار گیرد تا از ایجاد طلاق عاطفی و به تدریج منجر شدن به طلاق قانونی جلوگیری شود؛ در واقع هدف، اطلاع رسانی و دادن اطلاعات علمی و عملی در راستای بهبود بخشی به یک معضل اجتماعی رو به افزایش است.

یک شماوره خانواده نیز در این همایش یکی از بزرگترین دلایل طلاق عاطفی را عدم شناخت زوجین نسبت به همدیگر ذکر کرد و گفت: 80 درصد طلاق ها در 2 سال اول زندگی رخ می‌دهد؛ چرا که زوجین در تعاملات رفتاری شان صادقانه عمل نمی‌کنند و شناخت کامل و کافی نسبت به هم ارائه نمی‌دهند.

هادی اکبرنژاد، در ادامه با تاکید بر جدی گرفتن مشاوره‌های قبل از ازدواج از سوی زوجین، افزود: اولین شرط سنجش سلامت خواستگار، پیشنهاد مشاوره و پذیرش آن از سوی طرف مقابل است.

وی اضافه کرد: در جلسات مشاوره، نقاب بدلی توسط پرسش و پاسخ مشاور از روی چهره افراد می‌افتد و طرفین می‌توانند شناخت بهتر و کامل‌تری از یکدیگر به دست آورند.

وی انسان‌ها را در تیپ‌های شخصیتی متفاوتی، از جمله درون‌گرا، برون‌گرا، معنوی، مادی عنوان کرد و گفت: این موارد از بیشترین علل ایجاد اختلاف در بین خانواده‌های ایرانی است و آمار طلاق عاطفی در آنها بالاست که از طریق مشاوره قبل از ازدواج قابل پیشگیری و ارائه راه حل است.

وی ساده‌انگاری ازدواج را یکی از مشکلات اساسی جوانان در ازدواج دانست و خاطرنشان شد: خانواده‌ها باید جوانان و به خصوص دختران را در این امر یاری کرده و ابعاد زندگی مشترک را برای جوانان تشریح کنند.

این مشاور خانواده اختلاف شخصیتی، اختلاف در بافت خانواده‌ها، عدم هماهنگی اهداف زوجین برای آینده، اختلاف سنی بیشتر از 7 سال، عدم بلوغ اقتصادی، دخالت نابجای خانواده‌ها را از عوامل طلاق عاطفی برشمرد.

وی یادآور شد: عارضه بعدی طلاق عاطفی، بیماری‌های جسمانی است که سیستم ایمنی بدن را با مشکل دچار کرده و انواع سرطان‌ها، سکته‌ها، مشکلات روانی و حتی خودکشی را سبب می‌شود.

اکبرنژاد با اشاره به اینکه شعار امسال بهداشت جهانی، "افسردگی معضلی جهانی" اعلام شد، گفت: میزان افسردگی در بین زنان و شوهران ایرانی که دچار طلاق قانونی یا طلاق عاطفی شده‌اند، بسیار بالاست و آمار این امر در بین زنان بیشتر است.

این مشاور خانواده، بزرگترین معضلات عصر حاضر را اعتیاد به مواد مخدر و طلاق ذکر کرد و خواستار اهتمام هرچه بیشتر جوانان در امر ازدواج شد.

این همایش با حضور 450 هزار نفر در سالن اجتماعات مجتمع فرهنگی هنری 29 بهمن تبریز برگزار شد و در اختتامیه مراسم، جلسه پرسش و پاسخ میان شرکت‌کنندگان و مشاورین انجام گرفت.

پاسخ به کنجکاوی‌های جنسی کودکان

وقتی کودک در می یابد که بین پسرها و دخترها تفاوت های آناتومیکی وجود دارد، فرصت خوبی است برای تاکید روی تفاوت ها، نه کاستن از آن تفاوت ها، پیام ها در مورد تفاوت های جنسی باید آشکار و قطعی باشد تا از اغتشاش فکری کودک که ممکن است در شناخت هویت جنسی اش پیش آید، جلوگیری شود.
به گزارش آتی نیوز به نقل از تبیان، بسیاری از والدین گمان می کنند که آموزش مسایل جنسی را می توان در گفتگویی خلاصه کرد و آن را به بعد موکول می کنند و آن وقت «یکی از این روزها» پدر و مادر، کودک خود را که دارد به دوران بلوغ پا می گذارد، به کناری خواهد کشید و در خلوت «حقایق زندگی» را به او خواهد گفت. به پسرها در مورد خطرات ناشی از بیماری‌های مقاربتی هشدار داده خواهد شد و به دخترها، خطرات ناشی از بارداری، اما آموزش مسائل جنسی باید پیش از این شروع شود.

تفاوت های جنسی

کودکان تفاوت های جنسی را امری مسلم نمی دانند. تفاوت های جنسی راز مهمی برای آنان به حساب می آید و آنها ترس و توضیحاتی خیالی در مورد تفاوت های جنسی در ذهنشان پرورش می دهند.

وقتی کودک در می یابد که بین پسرها و دخترها تفاوت های آناتومیکی وجود دارد، فرصت خوبی است برای تاکید روی تفاوت ها، نه کاستن از آن تفاوت ها، پیام ها در مورد تفاوت های جنسی باید آشکار و قطعی باشد تا از اغتشاش فکری کودک که ممکن است در شناخت هویت جنسی اش پیش آید، جلوگیری شود.

رفتار جنسی خود والدین

تربیت جنسی کودکان از طرز برخورد والدین با مسایل جنسی خودشان شروع می شود. آیا آنها بیزاری خاصی از ارتباط با جنس مخالف دارند، یا اینکه آنرا ارج می نهند؟ احساسات بر زبان نیامده والدین هر چه باشد، به کودکان انتقال خواهد یافت. به همین دلیل به سختی می توانیم به طور دقیق به والدین بگوییم که به سوالات جنسی کودکان چه پاسخی بدهند. در وهله نخست، اغتشاش فکری والدین در زمینه مسایل جنسی باید شناخته شود و نگرانی ها و شرمساری آنها نیز اصلاح پذیرد و اعتدال یابد.

شروع احساسات جنسی

از دیدگاه نظریه های روان شناسی از آغاز تولد، کودکان آماده احساس لذات جنسی هستند و از آغاز تولد، رفتارهای جنسی آنها وارد مرحله شکل گیری می شود. لذتی که کودک از جسم خود می برد. هر چند که شباهتی به لذت یک فرد بالغ ندارد، ولی در اصل لذت جنسی است. کودک به محض اینکه توانایی بدنی پیدا می کند، در جسم خود به اکتشاف می پردازد. دست های خود را به کار می اندازد و اعضای بدنش را لمس می کند، و وقتی کسی او را لمس می کند، غلغلک می دهد و نوازش می کند، لذت می برد. این لمس کردن ها و نوازش ها بخشی از آموزش جنسی کودک به حساب می آیند. از طریق همین هاست که کودک دریافت عشق و محبت را می آموزد.

در سال های نخست کودکی، دهان کودک همان آینه اصلی است که دنیا را برای او منعکس می کند. پس باید بگذارید که این انعکاس، انعکاسی لذت بخش باشد.

زمانی به مادران هشدار می دادند که کودکانشان را نوازش نکنند و به بازی با آنها نپردازند، تا مبادا باعث تباه شدن اخلاق و رفتار آنها بشوند. با این وجود مادران فطرتاً می دانند که بازی نکردن با کودک است که اخلاق و رفتار او را تباه می کند. اکنون ما می دانیم که کودک به مقدار زیادی لمس کردن محبت آمیز و مراقبت با نوازش نیاز دارد. اما در انتخاب نقاطی برای نوازش باید دقت کنیم تا تحریک آمیز نباشد. وقتی کودک با خبر می شود که از دهانش لذت فوق العاده ای به دست می آورد، هر چیزی را که پیدا می کند به دهانش می برد. مکیدن، جویدن و گاز زدن چیزهایی که حتی غیرقابل خوردن هستند، لذات خوشایندی به همراه دارد. از این لذات دهانی نبایستی جلوگیری به عمل آورد، فقط باید تنظیمشان کرد. ما باید مراقب باشیم تا آنچه وارد دهان کودک می شود بهداشتی و تمیز باشد، برخی از کودکان تمام لذات را در خوردن کسب می کنند، برخی دیگر از آنها برای تکمیل این لذات به مکیدن نیاز دارند که کودک را باید در این مورد آزاد گذاشت.

وقتی کودک نیاز به مکیدن خود را برآورده نمی سازد، این نیازها از بین نمی روند، بلکه به صورت های منفور، ضعیف تر و یا قوی تر خودشان را نشان می دهند. نوزاد شاید مکیدن انگشتش را ادامه بدهد و کودک مکیدن مداد پاک کنش را، و یک فرد بالغ مکیدن سیگارش را. نوزادان شاید تمام اشیا را به دهان ببرند، کودکان شاید ناخن هایشان را بجوند و بزرگترها شاید از دهان خود برای زدن حرف های نیش دار و زننده استفاده کنند. همه اینها اشکال مختلف یک نوع فرآیند هستند.

وقتی کودک در می یابد که بین پسرها و دخترها تفاوت های آناتومیکی وجود دارد، فرصت خوبی است برای تاکید روی آنها تفاوت ها، نه کاستن از آنها تفاوت ها، پیام ها در مورد تفاوت های جنسی باید آشکار و قطعی باشد تا از آن اغتشاش فکری کودک که ممکن است در شناختن هویت جنسی اش پیش آید، جلوگیری شود.

پاسخ به سئوالات کودک در مورد مسایل جنسی

در پاسخ به سوالات کودکان در این زمینه، ما نباید وسوسه شویم که همه را یکجا تحویل کودک دهیم، یعنی نباید در زمان خیلی کوتاه، زیاد آموزش بدهیم. درعین حال که دلیلی وجود ندارد تا ما نتوانیم سوالات کودکان را صادقانه و بی پرده جواب بدهیم، نیازی هم نیست که برای جواب دادن به این قبیل سوالات، طب زایمان را هم به او آموزش دهیم. بلکه باید سعی نمود جواب ها را در یک یا دو جمله خلاصه کرد . سن مناسب برای آگاه کردن کودک از مسایل جنسی زمانی است که وی سوال بکند. وقتی پسر دو یا سه ساله ای به اندام های تناسلی خود اشاره می کند و با تعجب می پرسد: «این چیست؟» زمان مناسبی است که به او پاسخ دهیم و برای آن نام مشخص و بجایی بگذاریم.

وقتی کودک با تعجب می پرسد که بچه از کجا می آید، ما نباید به او بگوییم که بچه از کیف آقا دکتر، از بیمارستان، از سوپرمارکت، از پستخانه، یا از لانه لک لک می آید. ما به او می گوییم: «بچه در جای مخصوصی توی شکم مادر رشد می کند و از آنجا بیرون می آید.» بسته به اینکه پرسش های بعدی کودک چه باشد شاید لازم شود و شاید هم لازم نشود که در این موقع به او بگوییم آنجا اسمش رحم است.

دو سوال هست که تقریبا همه کودکان زیر هفت سال را گیج می کند (یعنی کودکانی را که هنوز به مدرسه نمی روند). این دو سوال عبارتند از: 1- بچه چگونه خلق می شود؟ 2- بچه چگونه به دنیا می آید؟

توصیه می شود که تفسیر کودک از آفرینش و جای وطن نوزاد را بشنویم، و آنگاه تفسیر خودمان را ارائه دهیم.توضیح ما باید از واقعیت دور نباشد، اما لازم نیست که توضیح کاملی هم درباره یک ارتباط جنسی به او بدهیم: «وقتی پدر و مادر می خواهند که بچه ای داشته باشند، سلولی از بدن پدر به سلولی در بدن مادر می پیوندد، و آن وقت رشد بچه شروع می شود. وقتی بچه به اندازه کافی بزرگ شد از شکم مادر بیرون می آید».

لذا سن کنجکاوی های جنسی را باید شناخت و با بهانه های مختلف از تنها ماندن و وارسی های آنها به بدن یکدیگر جلوگیری نمود .

سوال بعدی کودک شاید همان چیزی باشد که مایه وحشت والدین است: «سلول پدر چطور وارد بدن مادر می شود؟» باردیگر، ابتدا باید از کودک سوال کنیم که او این واقعه را چگونه تفسیر می کند. احتمالا با نظریه های جالب کودک مواجه خواهیم شد: بابا دانه را در شکم مادر می کارد، خانم دکتر دانه ای را با جراحی می کارد درون شکم مامان.

سوال بعدی که ممکن است از ذهن کودک خارج شود، این است که : «تو و بابا چه وقت قصد دارید بچه درست کنید؟»،برای این سوال برخلاف تصور ما، جوابی ساده کافی خواهد بود: «مادرها و پدرها به یکدیگر عشق می ورزند و می خواهند بچه ای داشته باشند تا به او هم عشق بورزند.» .

برخی از پسر بچه ها آرزو می کنند که پدرها هم می توانستند بچه دارشوند. آنها می پرسند : « چرا پدر بچه بدنیا نمی آورد ؟» درپاسخ به این سوال توضیح می دهیم که در بدن یک زن جایی به اسم رحم وجود دارد و بچه می تواند درآن رشد کند. بدن مردها آنرا ندارد. کودک خواهد پرسید :« چرا؟» درپاسخ خواهیم گفت :« برای اینکه بدن زن ها و مردها متفاوت آفریده شده است.» مطلوب است که به پسرها اطمینان بدهیم که بچه ها به یک پدرهم احتیاج دارند تا آنها را دوست بدارد.

بازی های مخفیانه جنسی چه ایرادی دارد؟

کودکان را نباید شرمسار یا سرزنش کرد. از طرفی دیگر، نباید پوزشی بی زحمت و یا بهانه ای غلط برای آنها فراهم کرد، مثلاً بهانه ای از این قبیل: «فکر نمی کنید هوا برای قدم زدن با بدن لخت خیلی سرد باشد؟»

اگر چه رفتار مورد پسندی انجام نشده بدون تهدید باید به طور آشکار به کودک گفت: «شما داشتید لباس های همدیگر را در می آوردید. این کار قدغن است، اگر تو سئوالی در این زمینه داری از ما سوال کن تا کمکت کنیم که بفهمی . اما نباید لباس های همدیگر را در آورید.» رفتار ملایم ما این امکان را فراهم می کند که بدون آسیب رساندن به کودک تجربیات جنسی او را محدود کنیم.

و البته باید با نظارتی دقیق و غیر مستقیم رفتار های بعدی او را کنترل نماییم . لذا سن کنجکاوی های جنسی را که شاید به سنین قبل یا آغازین مدرسه بر میگردد ،باید شناخت و با بهانه های مختلف از تنها ماندن و وارسی های آنها به بدن یکدیگر جلوگیری نمود .

تاثیر تعداد دفعات معاشقه بر زنان

تاثیر تعداد دفعات معاشقه بر زنان
عکس العمل بدن مرد و زن نسبت به کاهش فعالیت جنسی کاملا متفاوت است. زن هرچقدر تعداد معاشقه کمتری داشته باشد، میل و لذت جنسی او کمتر مي شود

همه از تاثیرات کاهش فعالیت جنسی بر روی مردان تا اندازه ای باخبرند ولی کمتر کسی از تاثیر آن بر بدن زن آگاهی دارد. بیاد داشته باشید که علاوه بر تعداد معاشقه، تغییرات هورمونی و عادت ماهانه نیز در میل جنسی زنان نقش دارد. در این جا به بررسی تفاوت های تاثیر کاهش فعالیت جنسی بر زنان و مردان می پردازیم.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از مجله پزشکی مادر ، عکس العمل بدن مرد و زن نسبت به کاهش فعالیت جنسی کاملا متفاوت است. زن هرچقدر تعداد معاشقه کمتری داشته باشد، میل و لذت جنسی او کمتر شده و مشکل تر ارضاء می شود برعکس هرچه زنان از لحاظ جنسی بیشتر فعال باشند، علاقه آنها به معاشقه بیشتر خواهد بود.

در یک مقاله دیگر که در کتاب love cycle ذکر شده، گفته شده است تعداد دفعات آمیزش روی تنظیم عادت ماهانه خانم ها نیز موثر است. در این مطالعه عادت ماهانه زنانی که بیشتر از دو بار در هفته آمیزش داشتند منظم تر از کسانی بود که فقط هفته ای یک بار نزدیکی می کردند و زنانی که بندرت معاشقه می کردند، عادت ماهانه خیلی نامنظمی داشتند.
علت این امر افزایش سطح هورمون استروژن در بدن زنان فعال از نظر جنسی می باشد. لازم به تذکر است که فقط معاشقه با جنس مخالف باعث این تغییرات هورمونی می شود و خودارضایی چنین تاثیری ندارد.

حتما شما می دانید که قابلیت باروری یک زن تا حد زیادی به منظم بودن عادت ماهانه او بستگی دارد؛ پس زنانی که فعالیت جنسی بیشتری دارند کمتر دچار مشکل ناباروری خواهند شد. از طرف دیگر معمولا هر چه عادت ماهانه نظم بیشتری داشته باشد، سلامت عمومی بدن زن نیز بهتر خواهد بود.

در این مطالعه نتیجه داشتن رابطه جنسی بیش از دو بار در هفته نسبت به تعداد کمتر عبارت بود از:
باروری بهتر، استخوان بندی محکمتر، سلامت قلب و عروق، افسردگی کمتر، کاهش خطر ابتلا به ناراحتی های پستان و رحم، کاهش ناراحتی های بعد از یائسگی.

خاله‌شادونه‌برمزارقربانيان‌حادثه‌خرمدره+عکس

خاله‌شادونه‌برمزارقربانيان‌حادثه‌خرمدره+عکس
خاله شادونه در ديدار با خانواده‌ها ضمن تسليت و همدردي با آنان اظهاركرد كه غم و اندوهي كه در اين حادثه بر من عارض شد كمتر از خانواده‌ها نبوده و لحظه‌اي نبوده كه كه از ياد كودكان از دست رفته غافل باشم.
ایسنا: مليكا زارعي (خاله شادونه) به همراه عوامل اجرايي برنامه‌اش با خانواده‌هاي سه كودك قرباني در حادثه خرمدره ديدار كرد و پس از آن نيز براي قرائت فاتحه بر سر مزار اين سه كودك حاضر شد.

داود كرمي وكيل عوامل اجرايي حادثه خرمدره گفت: روز يك‌شنبه مليكا زارعي (خاله شادونه) به همراه حجت الاسلام دهنوي كارشناس برنامه گلبرگ شبكه دوم سيما، شاهين آرپناهي مجري برنامه گلبرگ، خانم مريلا زارعي بازيگر سينما، نايب رييس شوراي اسلامي شهر ابهر و شهردار هيدج با خانواده مهدي مولايي و نگار صالحي ديدار و بر سر مزار هر سه كودك حادثه ديده شهرهاي ابهر، خرمدره و هيدج فاتحه خواندند.

وي افزود: خاله شادونه در ديدار با خانواده‌ها ضمن تسليت و همدردي با آنان اظهاركرد كه غم و اندوهي كه در اين حادثه بر من عارض شد كمتر از خانواده‌ها نبوده و لحظه‌اي نبوده كه كه از ياد كودكان از دست رفته غافل باشم.

كرمي يادآور شد: حجت الاسلام دهنوي نيز ضمن تسليت به خانواده‌هاي قربانيان اظهار داشت كه حادثه خرمدره تنها اتقاق منحصر به يك شهر نبوده بلكه به واسطه اينكه قربانيان آن كودكان معصوم بودند، كل ايران را داغدار كرد. حادثه خرمدره بلا نبود بلكه ابتلا به معناي آزمايش الهي بود و چه بسا اين اتفاق باعث شد با عبرت آموزي و درس آموزي از آن توسط مسئولان و برگزار كنندگان اين‌ گونه برنامه ها، از اتفاقات احتمالي بزرگ ديگري پيشگيري شود.

به گفته‌ي وكيل عوامل اجرايي حادثه خرمدره، در اين ديدار مادر مهدي ملائي و مادر نگار صالحي دو تن از جانباختگان اين حادثه‌ از حضور مليكا زارعي و همراهان او تشكر كردند و درباره غم بزرگ از دست دادن فرزندان‌شان سخناني را بيان كردند.

دوصد گفته چون نیم کردار نیست

دوصد گفته چون نیم کردار نیست

خانواده - توران ولی مراد

گوش فلک را پر کرده ایم از شعار تحکیم خانواده، دریغ از یک طرح فراگیر ملی که همه را پوشش دهد با بودجه دولتی اما. در خبرها نوشتند "مخالفت شورای شهر با یک فوریت طرح تحکیم بنیاد خانواده".

خانواده ها چه طور می توانند تحکیم پیدا کنند؟ آیا راهی غیر از تربیت و تقویت ارتباطات صحیح انسانی و حفظ و حراست از عشق و دلدادگی هست؟ دختران و پسران و زنان و مردان کجا و چه گونه می آموزند که عشق را باید نگهداری کرد و باغبانی کرد و علف های هرزش را زد تا بماند و رشد کند و شکوفا شود؟ دختران و پسران و مردان و زنانی که به حال خود رها شده اند و آموزش نمی بینند که ارتباط سالم با همسر بر چه اساس و چه گونه است چه گونه باید بتوانند رابطه "زوجیت" خود را به سلامتی حفظ کنند؟ حفظ ارتباط دو انسان با هم، دو انسان در مقام یار و همراه و دلدار و شریک زندگی. زن و مرد و دختر و پسری که روش حل مشکل را نیاموخته اند چه گونه باید بتوانند از پس مشکلات برآیند با استفاده از راهی غیر از قهر و اشک و دلسردی و فریاد و افسردگی و خشونت و اهانت و تحقیر یکدیگر و حمله به خانواده های یکدیگر و فرار از خانه و گم کردن خود در آن چه نقش مسکن دارد تا درمان؟

در خبرها آمد که کمیته سلامت شورای شهر روی طرحی کار کرده است که به سلامت خانواده ها کمک می کند و دو معصومه خانم ها ابتکار و آباد تلاش کردند که آن را با قید فوریت تصویب کنند، طرحی با نام «الزام شهرداری تهران به تدوین برنامه جامع آموزش، توانمندسازی و سازماندهی زنان برای مشارکت در حفظ، ارتقا و مدیریت سلامت و محیط‌ زیست شهری». طرح با مخالفت مهدی چمران رییس شورای شهر تهران، خسرو دانشجو، پروین احمدی نژاد و بعضی دیگر مواجه شد و علی‌رغم اصرار برخی اعضای شورا، در نهایت به یک طرح عادی تبدیل شد.

در مقدمه این طرح آمده است: " نظر به این که پرورش نسل و تربیت فرزندان بر عهده زنان است و کودکان را از آغاز تولد با شیوه زیستن، فرهنگ و راه و رسم ارتباط با محیط آشنا می کنند، می توان زنان را عامل اصلی انتقال فرهنگ و سواد زیست محیطی و سلامت به نسلهای آینده دانست و باید همراه با آموزش مهارتهای زندگی و سلامت، مهارت ارتباط با طبیعت و محیط زیست را به عنوان یک مهارت ارتباطی در زندگی به فرزندان بیاموزند."

"ماده واحده: در جهت تحقق اهداف سند چشم‌انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 و با استناد به بندهای «الف»، «ج» و «د» ماده 101 قانون برنامه چهارم توسعه مبنی بر ارتقای حقوق انسانی و شهروندی در قالب رشد تشکل‌های اجتماعی، صیانت از حقوق کودکان و زنان، تلاش درگسترش حمایتهای اجتماعی و ایجاد فرصتهای برابر شغلی به منظور وصول به شاخص های توسعه انسانی در کشور و توجه به اسناد فرادست ازجمله برنامه جامع شهر تهران و برنامه 5 ساله شهرداری تهران، شهرداری تهران مکلف است حداکثر ظرف مدت شش ماه از تاریخ ابلاغ این مصوبه، برنامه جامع آموزش، توانمند سازی و سازماندهی زنان برای مشارکت درحفظ، ارتقاء و مدیریت سلامت و محیط زیست شهری را به شورای اسلامی شهر تهران ارائه و پی‌گیری‌های لازم را مبتنی بر موارد به شرح ذیل معمول نماید."

تبصره یکم طرح شهرداری تهران را موظف می کند به "تدوین، سیاست‌گذاری، ساماندهی و پی‌گیری برنامه‌های اجرایی را برای تحقق این مصوبه و بهبود اجرای برنامه جامع آموزش، توانمندسازی و سازماندهی زنان برای مشارکت درحفظ، ارتقاء و مدیریت سلامت و محیط زیست شهری" و "گزارش ماهانه مستمر از اقدامات به شورای اسلامی شهر تهران" به علاوه تبصره های بعدی که وظایف شهرداری را جهت اجرای طرح مشخص می کند، به خصوص این که شهرداری را موظف می کند به تخصیص بخشی از مدیریت شهری و تعیین بودجه تا برای "انجام تکالیف قانونی موضوع این ماده واحده در لوایح بودجه سنواتی، اعتبار لازم را پیش‌بینی و اقدامهای لازم را با هماهنگی دفتر امور بانوان به عمل آورند".

چمران هم بر مخالفت با یک فوریت پافشاری می کند با این توضیح که "جدی بودن موضوع الزاما به معنای سریع بودن نیست". نکته این است که کدام سرعت؟ کی؟ کجا؟ چه گونه؟ کدام مسول؟ کدام مرکز؟ کدام امکانات؟ کدام مرجع در این چند دهه موظف به حل و رفع مشکلات خانواده و آموزش دختران و پسران در جهت برقراری ارتباط صحیح با یکدیگر در مقام "جفت هم" بوده است؟ هنوز زود است؟ هنوز عجله ای در کار نیست؟ قدم اول را تصویب کنید تا قدم های بعدی هم برداشته شود. آیا با این همه سال از بروز مشکلات در خانواده ها و این همه سال عمر شورای شهر سایر مراکز و شوراها و نهادها به نام خانواده، و این همه سمینار و همایش و نشست و ستاد و جلسه و شورا به نام خانواده تصویب طرحی برای سلامت خانواده هنوز به عجله است؟ کدام عجله؟ چند دهه است که خانواده ها با مشکل روبرو هستند؟

چند دهه است که تعیین استراتژی ها و سیاست ها و طرح ها و قانونگذاری و برنامه ریزی و طرح ها به دست خودمان افتاده؟ آیا شورای شهر و شهرداری هم وظیفه دارند برای این مشکل کاری عملی کنند؟ شعار تحکیم خانواده و کرامت زن و سلامت خانواده و آرامش در خانواده اگر با طرح های اجرایی به خانواده ها در همین جهت کمک نکند به چه کار می آید؟ کدام طرح در این ارتباط تصویب شده و به اجرا درآمده؟

با این همه، بحران ها و مشکلات خانواده ها به شکلی است که هر کاری کردن با سرعت یا بی سرعت، بهتر از کاری نکردن است. کاری کردن بهتر از نشست و نظاره کردن است. همین مردم عادی بدون داشتن تحصیلات و کاری کارشناسی به قدر فهم خود جوانان را به گذشت و دانستن قدر یکدیگر و همراهی و همدلی و ... همان چه که خانواده های جوان را به حفظ و حراست و تحکیم کمک می کند نصیحت می کنند. انجام کار کارشناسی شده نه دور از دسترس است و نه غیر عملی مگر این که قصد انجام ندادن کاری باشد.

در مخالفت از طرف مخالفان فوریت طرح، کارشناسی مطرح شده است در حالی که علاوه بر این که در کمیسیون ها کارشناسی انجام می گیرد و همین نکته نیز در دفاع از فوریت عنوان شده است، تصویب اولیه است که برداشتن قدم های بعدی را عملی می کند. مخالفت با فوریت در عمل به معنی به فراموشی سپردن این ماده واحده است. همه می دانیم به دلیل ضعف ساختاری و ضعف نظارتی موجود و ضعف سازمان دهی لازم و عدم تثبیت عملکرد در شکل سیستم، با پایان دوره هر شورا و یا مدیری و رفتن فرد یا افراد قبلی و آمدن فرد و افراد جدید طرح ها و لوایح قبلی هم کنار گذاشته می شوند.

خسرو دانشجو هم گفت " قرار بود این طرح به صورت مناسبتی به ایام روز زن برسد و به همین خاطر با یک فوریت آن موافقت کرده بودم، اما اکنون با طرح این موضوع به مراد خود رسیدیم و شورای شهر نسبت به این مسئله مهم واکنش نشان داد. بنابراین می‌توان به صورت عادی بررسی کرد."

آیا فقط واکنش نشان دادن به آمار بالارونده، هشدار دهنده، آزار دهنده، رو به بحران، و آسیب های جدی خانواده ها کافی است؟ همین که بگوییم ما از طلاق ها نگرانیم کافی است، یا لازم است تا وارد صحنه عمل شد و کاری کرد؟ "دوصد گفته چون نیم کردار نیست".

معصومه آباد در دفاع از فوریت اجرای طرح متذکر می شود که 17 درصد طلاق‌ها در سال گذشته، در سال اول ازدواج رخ داده است و اضافه می کند "علی‌رغم برخی تصورات که وضعیت معیشتی را موجب طلاق می‌داند، در شمال شهر تهران آمار طلاق بیشتر از نقاط جنوبی شهر بوده است". او رشد 3/4درصدی طلاق در سال گذشته را متذکر می شود و از آن اظهار نگرانی می کند.

معصومه ابتکار هم از فوریت طرح دفاع می کند و می گوید: "برای تهیه طرح تحکیم بنیاد خانواده و آموزش مهارت‌های مشترک زوجین قبل از ثبت ازدواج کار کارشناسی زیادی در مجمع مشورتی، بانوان و کمیته سلامت صورت گرفته است و این مسئله اورژانسی است." او باز هم بر اورژانسی بودن مسئله تحکیم بنیان خانواده در کشور، تاکید می کند و با اشاره به آمار بالای طلاق خواستار تصویب یک فوریت این طرح می شود.

پروین احمدی‌نژاد اما با قید یک فوریت طرح مخالفت کرده و خواستار عادی شدن آن می شود. مرتضی طلایی هم پیشنهاد داد که قید یک فوریت باقی بماند و کمیسیون بررسی جدی خود را در اسرع وقت انجام دهد.

معصومه آباد دوباره بر آمارهای نگران‌کننده طلاق در کشور تاکید کرد و گفت: دو برابر این آمار، طلاق عاطفی وجود دارد و با خانواده‌هایی مواجه هستیم که زیر یک سقف زندگی می‌کنند، اما هیچ تعامل رسمی خانوادگی با یکدیگر ندارند. وی با اشاره به اینکه موضوعاتی همچون سیل و فرو ریختن ساختمان هم اهمیت دارد، خطاب به شکیب گفت: اگر آمار طلاق را بررسی کرده و جزئیات آن را استخراج کنیم، ‌خواهیم دید که روزانه چه اتفاق ناگواری در خانواده‌های ایرانی رخ می‌دهد که قطعا کم‌اهمیت‌تر از دیگر حوادث شهر نیست. به گفته آباد در قالب این طرح شهرداری مکلف می‌شود که آموزش‌ مهارت‌های زندگی را در یک چارچوب نظام‌یافته و طبق برنامه‌ریزی ارائه کند و کار کارشناسی کافی نیز درباره آن انجام شده است.

این گفته ها علیه یک یا دوفوریت طرح توسط این آقایان و این خانم می رساند که تلاش در جهت رفع مشکلات خانواده و پایین آوردن سطح تنش ها و کشمکش های خانواده ها و پایین آوردن آمار طلاق و تقابل با طلاق های عاطفی برای این دسته از اعضای شورای شهر یک فوریت و دو فوریت ندارد. معنایش این است که حالا چه عجله ای است برای این کار؟ معنای دیگرش این است که حالا فعلا خانواده ها خودشان یک فکری به حال خودشان بکنند. در نظر ما به عنوان شورای شهر کارهای مهمتری هست که تعیین کنیم شهرداری انجام دهد و برای آن بودجه بگذارد.

آقایان و خانم هایی که بر صندلی های تصمیم گیری و مدیریت های کلان اعم از بخش سیاستگذاری و فرهنگی و فرهنگسازی و قانونگذاری و اجرایی نشسته اند و طرح ها و بودجه ها را تصویب می کنند انگار زبانشان با زبان ما زنان نمی خواند.

*عضو و دبیر ائتلاف اسلامی زنان، عضو شورای مرکزی جامعه زینب

قابل توجه دختر خانم هایی که شوهر پیدا نمی کنند!

قابل توجه دختر خانم هایی که شوهر پیدا نمی کنند!
دوست دارید ازدواج كنید اما احساس می‌كنید كه هیچ كدام از مردان جهان به شما توجهی ندارند و حتی حاضر نیستند به‌عنوان یك گزینه احتمالی به شما فكر كنند؟

دوست دارید ازدواج كنید اما احساس می‌كنید كه هیچ كدام از مردان جهان به شما توجهی ندارند و حتی حاضر نیستند به‌عنوان یك گزینه احتمالی به شما فكر كنند؟ اطراف‌تان كسانی هستند كه مشتركات زیادی با شما دارند اما آن‌ها هم تنها به‌عنوان یك دوست روی شما حساب می‌كنند و تمایلی به ازدواج با شما ندارند؟

دوستان دوره دبیرستان و دانشگاه‌تان یكی‌یكی سر خانه و زندگی خودشان رفته‌اند و احساس می‌كنید كه تنها مانده‌اید؟ اگر مدام ذهن‌تان را با این فكر و خیال‌ها پر كرده‌اید، بهتر است دست بردارید و از مجردی‌‌تان یك بحران پر از غصه نسازید.

شاید هنوز آمادگی ازدواج ندارید و نتوانسته‌اید آنطور كه باید برای ساختن یك زندگی مشترك آماده شوید. ازدواج كردن موضوعی نیست كه بتوان برایش الگو و راه حل ارائه كرد اما شاید با خواندن مراحل زیر بتوانید برای ازدواج‌تان آماده‌تر شوید و دست از این نگرانی‌ها هم بردارید.

آه و ناله نكنید
به منفی‌بافی‌های‌‌تان پایان دهید. وقتی كه با دوستان یا خانواده‌‌تان صحبت می‌كنید، خشم یا عصبانیت‌‌تان از این‌كه ازدواج نكرده‌اید را بروز ندهید. به جای این‌كه مدام از ازدواج نكردن‌تان حرف بزنید سعی كنید در مورد موضوعاتی كه برای طرف مقابل‌تان جالب است گفت‌وگو كنید. می‌توانید با توجه به شخصیت فرد مقابل‌تان از سیاست، مذهب، هنر، سرگرمی یا ورزش صحبت كنید و اگر هم كسی از شما پرسید كه چرا ازدواج نكرده‌اید، به جای آه و ناله كردن خیلی منطقی بگویید كه هنوز با فردی كه برای‌تان مناسب باشد روبه‌رو نشده‌اید.

دوستی‌هایتان را خراب نكنید
برای جلب توجه دیگران به هر شیوه‌ای متوسل نشوید. اگر شما یك دوست یا همكار‌ دارید كه نسبتا به شما نزدیك است و احساس می‌كنید، می‌تواند فرد مناسبی در زندگی شما باشد، عجولانه اقدام نكنید. بگذارید زمان بگذرد و به شما ثابت شود كه آیا می‌توانید زوج خوبی برای هم باشید یا این‌كه او هم همین علاقه را به شما دارد؟

هیچ وقت با فرستادن یك پیامك عاشقانه و ابراز عشق‌تان به زبان بی‌زبانی، رابطه دوستی‌‌تان را خراب نكنید زیرا ممكن است او با دیدن چنین واكنش‌هایی از طرف شما، كاملا از شما فاصله بگیرد و همین دوستی آرام و ساده را هم از دست بدهید.

از طرف دیگر اگر او به فرد دیگری علاقه‌مند است، واكنش خصمانه‌ای نشان ندهید و دوستی‌‌تان را به هم نریزید. به این فكر كنید كه این فرد در مقام یك دوست ساده چقدر به زندگی شما آرامش می‌دهد و تنهایی‌‌تان را از بین می‌برد. با این اوصاف آیا هنوز هم ارزش این را دارد كه به‌خاطر این‌كه عاشق‌تان نیست از زندگی‌‌تان بیرون برود؟

زندگی‌‌تان را شلوغ كنید
برای مشغول كردن ذهن‌تان و شلوغ كردن زندگی‌‌تان راه‌های دیگری پیدا كنید. درست است كه هر تعلقی در زندگی جای خودش را دارد و هیچ‌چیز نمی‌تواند جای یك همراه خوب را برای شما پر كند اما اگر از تك‌بعدی بودن دست بردارید و مشغولیت‌های دیگری برای خود‌تان ایجاد كنید خیلی چیزها تغییر می‌كند. سعی كنید كار مورد علاقه‌‌تان را پیدا كنید و آن را جدی بگیرید، برای زندگی‌‌تان دلیلی پیدا كنید.

این دلیل می‌تواند كار، تحصیل، دوستان‌، خانواده یا هر چیز دیگری باشد. همانطور كه گفتیم این موارد نمی‌تواند جای یك رابطه حمایت‌گرانه و عاطفی را پر كند اما اگر شما زندگی‌‌تان را پوچ و بی‌معنا نبینید و دلایل زیادی برای افتخار كردن به‌خود و زندگی‌‌تان داشته باشید، حال‌تان خیلی بهتر از حالا می‌شود.

قطعا در خانواده و در میان دوستان شما افراد زیادی هستند كه قصد ازدواج دارند و روز به روز هم تعدادشان كمتر می‌شود. ممكن است با ازدواج‌كردن هر كدام آن‌ها از خود بپرسید كه چرا شما نتوانسته‌اید یكی از گزینه‌ها باشید و چرا همیشه زنان دیگر هستند كه مورد توجه قرار می‌گیرند اما به جای این فكر و خیال‌ها سعی كنید در خود معیارهایی را پرورش دهید كه از نظر همه برای انتخاب یك همسر ایده‌آل ضروری هستند.

آدم‌های اطراف شما براساس رفتارهایی كه در همین لحظات عادی زندگی‌‌تان انجام می‌دهید روی شما قضاوت می‌كنند. بدخلقی‌ها، بهانه‌گیری‌ها، رفتارهایی كه با خانواده‌‌تان دارید و بسیاری موارد دیگر می‌تواند مبنای قضاوت دیگران روی شما باشد. پس اگر واقعا قصد ازدواج دارید و این دنیای مجردی آزار‌تان می‌دهد، به همه این جزئیات توجه كنید. ظاهر‌سازی‌ كافی نیست بلكه باید با دل و جان همه این‌ها را تغییر دهید.

از رابطه‌های‌‌تان درس بگیرید
ممكن است شما پیش از این، چند رابطه شكست خورده را تجربه كرده باشید و این شكست‌های مكرر اعتماد به نفس شما را از بین برده باشد. به‌جای این‌كه احساس ناتوانی كنید سعی كنید از این شكست‌ها درس بگیرید. رابطه‌های شما به چه دلایلی شكست خورده؟ چه اشتباهاتی كرده‌اید و چه كارهایی می‌توانستید و نكرده‌اید؟ اگر واقعا دوست دارید كه ازدواج كنید باید برای شروع یك رابطه تازه آماده باشید. مهم نیست كه این رابطه در چه زمانی شكل می‌گیرد بلكه شما باید همیشه برای چنین ارتباطی آماده باشید.

رابطه‌ها و زندگی‌های مشترك اطرافیان‌تان هم می‌تواند برای شما الگوی خوبی باشد این‌كه چه رفتارهایی انجام می‌دهند كه از نظر‌تان اشتباه است و باید از آن‌ها بپرهیزید و چه رفتارهایی می‌تواند الگوی مناسبی برای زندگی آینده شما باشد. از طرف دیگر به رفتارها و شخصیت مردان اطراف‌تان هم دقت كنید. شاید با همین بررسی‌ها بتوانید در تصمیم‌گیری آینده‌‌تان هم موفق‌تر باشید و بدانید كه چه مردی می‌تواند شاهزاده سوار بر اسب شما باشد.


وسواس را كنار بگذارید
محافظه كاری‌های بی‌مورد را كنار بگذارید و با ازدواج، وسواس گونه برخورد نكنید. اگر خواستگارهایی دارید كه حاضر نیستید حرف‌های‌شان را بشنوید یا اگر گاهی فامیل و دوستان‌تان كسی را برای ازدواج به شما معرفی می‌كنند اما شما اهمیتی نمی‌دهید، باید كمی در نگاه‌تان تجدید نظر كنید. شاید یكی از همین موارد بتواند همسر ایده‌آلی برای شما باشد. از آشنایی نترسید و چند هفته‌ای با خواستگارهای‌تان صحبت كنید و بعد تصمیم بگیرید، مشكلات كوچك آدم‌ها را بهانه نه گفتن نكنید.

فراموش نكنید كه هر كسی با هر شخصیتی هم كه باشد، مشكلاتی دارد كه می‌توان از آن‌ها ایراد گرفت. شما نمی‌توانید یك شخصیت بی‌عیب و نقص را به‌عنوان همسر‌تان انتخاب كنید چون اصلا چنین شخصیتی وجود ندارد اما سعی كنید فردی را انتخاب كنید كه بتوانید با مشكلاتش كنار بیایید و مدام به خاطرشان افسرده یا عصبانی نشوید.

تكلیف‌تان را روشن كنید
شما نباید برای فرار از چیزی به سمت ازدواج بروید بلكه باید تنها برای ساختن یك زندگی بهتر در كنار فردی كه به شما آرامش می‌دهد چنین قدمی بردارید.

اگر نمی‌دانید چطور باید انتخاب كنید و چطور پیش بروید بهتر است سراغ یك مشاور بروید. با شركت در كلاس‌های آمادگی ازدواج می‌توانید تا حدودی تكلیف‌تان را روشن كنید و هم آگاهانه‌تر انتخاب كنید و هم منطقی‌تر پیش بروید.منبع: عصر ايران

خشونت خانگی واقعیت تلخ ؛ اما...

خشونت خانگی واقعیت تلخ ؛ اما...
روان کاوان معتقدند که هنگامی که نمی‌توانیم حرف‌مان را به کرسی بنشانیم توسط خشونت آن را اعمال می‌کنیم و این به معنای آن است که کسی اقتدار درونی‌اش از بین رفته یا کمرنگ شده ناچار است با خشونت خواسته‌اش را محقق کند

خشونت خانگی واقعیت تلخی است که عوامل بسیاری در گسترش آن دخیل است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران ، خشونت یک نوع پاسخ اعتراض آمیز است که فرد نسبت به فشارهای درونی و بیرونی که به وی تحمیل شده است ، می‌دهد.

روان کاوان معتقدند که هنگامی که نمی‌توانیم حرف‌مان را به کرسی بنشانیم توسط خشونت آن را اعمال می‌کنیم و این به معنای آن است که کسی اقتدار درونی‌اش از بین رفته یا کمرنگ شده ناچار است با خشونت خواسته‌اش را محقق کند.

ابوالفضل عالمی روانشانس گفت: عواملی مانند ترس و شرم اعضای خانواده، کاستی‌های قانونی، بی‌توجهی نهادهای حمایتی در گسترش خشونت خانگی دخیل است.
وی بیان داشت: وقتی احترام به خود را یاد نگیریم و از کودکی با احساس تحقیر زندگی کنیم برای دیگران نیز طبعاً‌ احترام قائل نمی‌شویم و این از مواردی است که موجب خشونت خانگی می شود.

این روانشناس افزود:وقتی کودک کتک می‌خورد به تنها چیزی که نمی‌اندیشدکار اشتباهش است.
عالمی اظهار داشت: خشونت اعمال شده ازسوی والدین مهمترین عامل از بین رفتن اعتماد و صمیمیت در خانواده است.

وی خاطر نشان کرد:این بی‌احترامی مثل یک عقده سرکوب شده حل نشدهدر درون فرد باقی می‌ماند و هنگامی که فرد توسط عوامل بیرونی تحریک می شود آن را به شکل پرخاشگری و خشونت بیرون می‌ریزد.
عالمی افزود: در چنین شرایطی است که تخلیه کردن احساس شرم با کتک زدن و تحقیر کردن کسی که فرد را خشمگین کرده برایش فوق‌العاده راضی کننده است.

وی گفت: آن چه که از اهمیت بیشتری برخوردار است اثرهای درازمدت خشونت بر کودک است.

این روانشناس بیان داشت:‌ اعتماد به نفس پایین و احساس شرم از مهمترین این تاثیرات است و چنین کودکی دربزرگسالی به یک والد مهاجمخشن و آزار دهنده تبدیل میشود و به فرزندخود آسیب می‌زند.

این روانشناس با اشاره به اینکه قربانیان خشونت نیز در اعمال خشونت نقش مهمی ایفا می‌کنند تصریح کرد:سکوت بزه دیدگان درمقابل خشونت موجب تکرار آن خواهدشد.

وی بیان داشت: از مهمترین دلایل ایجاد خشونت دلایل فرهنگروانی و اجتماعی است.

عالمی همچنین افزود: فیلم‌های سراسر خشونت نیز تاثیر بسیاری بر رفتار خشونت آمیز به خصوص درمیان کودکان دارد.

این روانشناس اظهار داشت: در بسیاری از موارد شخص به علت ترس و دلهره از یک عامل دیگر دست به خشونت می‌زند .

وی افزود: معمولاً خشونت وقتی در میان افراد ابراز می‌شود که فرد تهدیدی را احساس می‌کند.

عالمی گفت: والدینی که خودشان درگیر پرخاشگری کلامی هستند به کودکانشان خشونت را می‌آموزند.

گفتنی است، در گزارش‌های مربوط به خشونت در خانواده معمولاً زنان و کودکان به عنوان قربانیان اصلی خشونت خانگی و مردان به عنوان افراد خاطی قید می‌شوند.

بخش اصلی خشونت خانگی به ویژه موارد منجر به ضرب و جرح از سوی مردان صورت می‌گیرد، این در حالی است که به راحتی می‌توان از شرایط بروز خشونت خانگی توسط هر یک از اعضای خانواده جلوگیری کرد.

روز جهانی زبان‌مادری احساسات با زبان‌مادری بهتر بیان می‌شود

گفتگو با پروفسور کاتلین هوگ
کد خبر: ۲۲۸۶۷۴
تاریخ انتشار: ۰۳ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۷:۱۰
تنها در سال ۲۰۰۰ میلادی بود که سرانجام، انسان به فکر حفظ بزرگ‌ترین میراث بشری خویشتن افتاد؛ میراثی که در قرون اخیر، به تاراج اصحاب نسل‌کشی و نژادپرستی رفته است.

۲۱فوریه را روز جهانی زبان‌مادری نام نهاده‌اند، تنها ۱۲سال از آن روز بزرگ تاریخی در سازمان ملل می‌گذرد. در این ۱۲سال، صد‌ها جلد کتاب و هزاران مقاله درباره حقوق زبانی و زبان‌مادری نوشته شده است و صدافسوس که حتی یک از این هزاران به زبان‌های مردم ایران ترجمه نشده است.

روز جهانی زبان‌مادری بیش از هر جای دیگری، متوجه کشورهایی است که دارای تنوع زبانی گسترده‌ای هستند؛ تنوعی که به گفته کاتلین هوگ، نشان‌دهنده ثروت و دارایی کشور است. این گفت‌وگو، بهانه‌ای است برای زنهاری کوتاه بر این نکته که پاسداشت میراث ایرانی‌اسلامی، تنها در حفظ کتیبه‌ها و نسخه‌ها و سنگ‌قبر‌ها نیست، در حفظ میراث زنده‌ای به نام زبان‌مادری همه مردمان ایران و همه زبان‌های رایج در آن از جمله فارسی، ترکی، کردی، عربی، بلوچی و... نیز است.

کاتلین هوگ، زبان‌شناس و متخصص سیاست‌های زبانی در دوران پسااستعمار است. او علاوه‌بر انجام تحقیقات بسیار، پروژه‌های زیادی برای حفظ زبان‌مادری اقوام مختلف در هند و کشورهای مختلف آفریقایی با همکاری دانشگاه‌های کیپ تاون و جواهر لعل‌نهرو انجام داده است. کاتلین هوگ دراین گفت‌وگوی اختصاصی، ضمن شرح اهمیت آموزش و تحصیل به زبان‌مادری، گفت که بدون مهارت در زبان‌مادری، زندگی عقلانی دچار مشکل می‌شود.

وی با اشاره به سیاست یکسان‌سازی زبانی در کشورهای مختلف، این رفتار‌ها را از منظر سازمان ملل، غیرقانونی عنوان می‌کند و درباره آموزش زبان‌مادری و مساله امنیت ملی می‌گوید: «هیچ مدرکی وجود ندارد گواه بر اینکه آموزش به زبان‌مادری، امنیت را به خطر انداخته و تخلف و تخطی از قانون محسوب می‌شود. حتی بیشتر کشورهای آفریقایی اذعان می‌کنند که تنوع زبانی یک واقعیت است و وحدت ملی نیازمند به‌رسمیت شناختن همه زبان‌ها و افراد متکم بدان‌هاست.» وی در پایان با اشاره به تجربه موفق اتیوپی درباره تنوع زبانی می‌گوید: «اگر حل مساله زبان در کشور بسیار فقیری چون اتیوپی ممکن شده است، پس چرا نتوان آن را در کشورهای دیگر نیز ممکن کرد؟»

فلسفه تنوع زبانی چیست؟ چرا اینقدر بر زبان‌مادری تاکید می‌شود؟

شناسایی و بررسی زبان‌هایی که افراد به آن‌ها تکلم می‌کنند، از اهمیت والایی برخوردار است، به این جهت که هر زبانی دارای ویژگی‌های منحصربه‌فردی است که دربرگیرنده تاریخ، رسوم و دانش جامعه متکلم آن زبان است. وقتی زبانی به دلایلی از بین می‌رود یا حوزه کاربرد آن کاهش می‌یابد، به‌تبع آن، تاریخ و رسوم و دانش جامعه متکلم نیز از بین می‌رود. یافته‌های دانشمندان حاکی از آن است که انسان تنها با استفاده از زبان خود می‌تواند، دانش پرارزش و گرانبهای خود را از نسلی به نسل دیگر منتقل کند. اما زمانی که مجبور به استفاده از زبانی قدرتمند‌تر از زبان‌مادری خود شود، توانایی انتقال اطلاعات به نسل‌های دیگر را نخواهد داشت.

برای مثال، می‌دانیم که در کشورهای آفریقایی، اطلاعات مربوط به ارزش دارویی گیاهان خاص، بخشی از دانش ارزشمند این ملت را دربرمی‌گیرد و افراد طرز تهیه این دارو‌ها را تنها می‌توانند به زبان خود و با استفاده از واژگان تخصصی خود که سال‌هاست به کار برده‌اند، بیان کنند. برخی مواقع، ترجمه اسامی گیاهان و دارو‌ها به زبان دیگر به سادگی امکان‌پذیر نیست.

اهمیت آموزش زبان‌مادری و تحصیل به آن زبان چیست؟

مطالعات انجام گرفته در بسیاری از کشورهای آفریقایی نشان می‌دهند که در جوامع نیازمند و ضعیف و در شرایطی که آموزش رسمی در میان بزرگسالان به‌ویژه زنان در سطح پایین قرار دارد، نیاز مبرم آموزش کودکان به زبان‌مادری در مدارس احساس می‌شود. از طرف دیگر، آموزش به یک زبان محلی یا ملی یا یک زبان بین‌المللی نیز موردنیاز است. بنابراین امروزه بیشتر کودکان در سراسر جهان نیازمند یادگیری سه زبان‌مادری، محلی یا ملی و بین‌المللی در مدرسه هستند.

بدیهی است که برای آموزش هر چه بهتر دانش و به‌خصوص علوم ریاضی به دانش‌آموزان، لازم است حداقل شش الی هشت سال موارد درسی آن‌ها به زبان‌مادریشان تدریس شود. در طی این مدت نیز می‌توان زبان‌های دیگر را که در سطوح بالا‌تر مورد استفاده قرار خواهد گرفت، به آن‌ها آموزش داد. زبان‌مادری باید توسط یک متخصص زبان تدریس شود تا دانش‌آموزان بتوانند آن را به خوبی یاد گرفته و از طریق آن علوم دیگر را نیز بیاموزند.

نسبت زبان‌مادری و هویت در چیست؟ زبان‌مادری چگونه پیوندی با هویت آدمی دارد؟

زبان تکلم شخص در خانه و جامعه، نشان‌دهنده اساس و بنیان هویت وی است. اما در این می‌ان، افراد زیادی نیز هستند که دو زبانه یا چند زبانه بوده و در نتیجه دارای هویت چندبعدی هستند. بیشتر افرادی که در شرایط چند زبانگی به سر می‌برند، دایما بین زبان‌های مختلفی که یاد گرفته‌اند و به‌تبع آن هویت‌های متفاوتی که پیدا کرده‌اند، سردرگم هستند. این بخشی از دنیای واقعی است. فرد لزوما با زبان‌مادری خود تعریف نمی‌شود بلکه با زبان‌مادری به همراه زبان‌های دیگری که قادر به تکلم آنهاست، شناخته می‌شود اما زبان‌مادری در این می‌ان، اهمیت و اولویت بسیاری دارد.

نقش زبان‌مادری در ارتباطات انسانی یک فرد چقدر مهم است؟

می‌دانیم افراد برای درک جهان و احساس امنیت در شرایط و موقعیت‌های مختلف به زبان‌مادری خود اتکا می‌کنند؛ چه در جوامع کوچک محلی در آمریکای‌شمالی، یا سامی‌های (Saami) ساکن در مناطق شمالی اسکاندیناوی، یا سان‌های (San) ساکن در مناطق بیابانی آفریقای‌جنوبی یا بومیان استرالیا، افراد به زبان‌مادری خود به‌ویژه به هنگام بیماری یا طغیان احساسات به یک اندازه وابسته هستند. اغلب این مساله برای افراد مسن‌تر از اهمیت خاصی برخوردار است. فرد هنگام دلداری، تسکین دیگران یا لطیفه‌گویی و شوخی، احساسات خود را به زبان‌مادری بهتر از زبان دوم بیان می‌کند زیرا در زبان دوم احساس راحتی کمتری می‌کند.

جایگاه زبان در تفکر و زیست فکری انسان کجاست؟

اکهارد وولف (Ekkehard Wolff)، دانشمند آلمانی ساکن در شهر لیپزیک چند سال پیش چنین گفت: «در آموزش، زبان همه چیز نیست اما بدون زبان همه چیز در آموزش بی‌اهمیت است.» این بهترین پاسخ می‌تواند برای پرسش شما باشد. هر فرد برای نیل به اهداف آموزشی خاص نیازمند دستیابی به مهارت زیاد در زبان‌مادری است و بدون آن، زندگی عقلانی وی دچار محدودیت‌های زیادی می‌شود. استفاده از زبان‌مادری تقریبا در آموزش همه کودکان جهان ضروری است. کسانی که در آموزش زبانی غیر از زبان‌مادری خود موفق هستند جزو افرادی هستند که از خانواده‌های مرفه بوده و والدینشان در خانه با آن‌ها به یکی از زبان‌های قدرتمند بین‌المللی مانند انگلیسی صحبت می‌کنند.

انسانی که زبان‌مادری از او دریغ شده است، با چه مشکلاتی در زندگی و رشد شخصیتی خود روبه‌رو می‌شود؟

کسانی که نمی‌توانند از زبان‌مادری خود به‌عنوان ابزار ارتباطی در امر آموزش استفاده کنند، معمولا بعد‌ها در زندگی با مشکلات زیادی روبه‌رو می‌شوند. مثلا آن‌ها کسب موفقیت در آموزش را کاری بسی سخت می‌دانند. این به آن معناست که فرصت‌های آن‌ها برای ارتقای سطح سواد خود و ورود به دانشگاه به‌شدت محدود می‌شود و بعد‌ها ممکن است به جای دستیابی به فرصت‌های شغلی بهتر، به شغل‌های کم‌درآمد روی بیاورند. حتی ممکن است یافتن شغلی مناسب با درآمد کافی برای آن‌ها امری سخت به نظر رسد. این مساله می‌تواند به نارضایتی آن‌ها از جامعه و در برخی موارد، روی آوردن آن‌ها به جنایت و بزهکاری منجر شود.

زبان‌مادری در حوزه روان‌شناختی چه جایگاهی دارد؟ انسانی که از زبان‌مادری خود محروم است، در زندگی عاطفی و مثلا در عشق ورزیدن با چه مشکلاتی مواجه است؟

از آنجایی که تاکنون هیچ‌گونه مطالعه‌ای در مورد این مساله نداشته‌ام و کسی را نیز نمی‌شناسم که تحقیقاتی در این زمینه انجام داده باشد، نمی‌توانم پاسخی برای این سوال داشته باشم. اما همان‌طور که گفتم؛ فرد هنگام دلداری، تسکین دیگران یا لطیفه‌گویی و شوخی احساسات خود را به زبان‌مادری بهتر از زبان دوم بیان می‌کند زیرا در زبان دوم احساس راحتی کمتری می‌کند.

سیاست یکسان‌سازی زبانی، چه تاثیری بر زبان‌های مادری ملت‌ها می‌گذارد؟

آسیمیلاسیون و یکسان‌سازی زبانی در بیشتر کشور‌ها اتفاق افتاده است؛ به عنوان مثال اتحادیه جماهیر شوروی اصرار داشت تمام آموزش‌ها به زبان روسی باشد؛ در چین همه آموزش‌ها به زبان‌های پوتونگووایی یا کانتونی صورت می‌گیرد؛ در مستعمرات پیشین فرانسه و پرتغال در آفریقا، آموزش به جای استفاده از زبان‌های بومی به زبان‌های فرانسوی و پرتغالی صورت می‌گرفت. بخش وسیعی از آموزش در کشور هند با زبان‌هایی ارایه می‌شود که زبان اصلی کودکان آنجا نیست. این روشی‌ غلط است. امروزه تحولات قابل ملاحظه‌ای در روند مهاجرت‌ها در سطح جهانی شکل گرفته است. بیشتر کسانی که به کشورهایی همچون انگلستان، ایالات متحده آمریکا، کانادا، استرالیا و غیره مهاجرت می‌کنند از کشورهایی هستند که زبان‌مادری آن‌ها در روند آموزشی کشورشان مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. تحقیق در هر یک از این زمینه‌ها نشان می‌دهد کودکانی که در مدرسه با زبانی غیر از زبان‌مادری خود مجبور به تحصیل هستند، معمولا عملکرد خوبی در یادگیری ندارند. این تنها ظاهر مساله آسیمیلاسیون (یکسان‌سازی زبانی) است. اما آنچه که در اصل اتفاق می‌افتد، این است که این افراد ضعیف قشر آسیب‌پذیر جامعه را تشکیل می‌دهند. آن‌ها فقیر‌ترین و ضعیف‌ترین افراد جامعه هستند، کم‌درآمد‌ترین شغل‌ها را دارند، فرزندانشان ضعف‌های زیادی در یادگیری دارند و نهایتا نسل بعد از آن‌ها وضعیت چندان خوبی نسبت به نسل حاضر نخواهد داشت.

نژادپرست‌ها و ناسیونالیست‌های افراطی جهان در طول تاریخ تلاش زیادی برای از بین بردن زبان‌مادری اقوام دیگر داشته‌اند، به نظر شما چگونه باید از این سیاست‌ها جلوگیری کرد؟

در سال‌های اخیر، بیانیه‌های چندی از طرف سازمان ملل صادر شده است که چنین رفتارهایی را غیرقانونی می‌داند. با این وجود، متاسفانه این روند ادامه یافته و سازمان ملل اساسا نیرویی برای مقابله با این رفتار‌ها ندارد. به اعتقاد من، محققان باید به دولت‌ها ثابت کنند که ارایه آموزش به زبان‌مادری افراد و حمایت از طرح توسعه زبان بومی به نفع خود دولت‌هاست. تحقیقی در حال انجام است که نشان می‌دهد تنوع زبانی جداکننده افراد از یکدیگر نیست بلکه پشتوانه‌ای برای وحدت ملی محسوب می‌شود، (به بیان دیگر، «وحدت در عین کثرت»). زمانی دبی پراسانا پاتانایاک (Debi Prasanna Pattanayak)، دانشمند مشهور هندی، زبان‌های هندی را به گلبرگ‌های گل نیلوفر زیبا تشبیه کرده بود. تک‌تک این گلبرگ‌ها (یا‌‌ همان «زبان‌ها») برای زیبا‌تر دیده شدن گل نیلوفر لازم هستند. جایی برای نگرانی دولت‌ها درباره تنوع زبانی وجود ندارد.

آیا از منظر حقوقی، جلوگیری از آموزش زبان‌مادری پیگرد دارد؟

این موضوع به مجموعه قوانین و مقررات هر کشور بستگی دارد. با اینکه سازمان ملل بیانیه‌هایی را درباره حقوق بشر صادر کرده است اما متاسفانه اجرای آن کار آسان نیست.

چگونه می‌توان اعلامیه جهانی حقوق زبانی را در همه دنیا به خصوص کشورهایی که دارای تنوع زبانی گسترده هستند، پیاده و اجرا کرد؟

حقیقت امر این است همان‌طور که گفتم، متاسفانه اجرای کامل این بیانیه‌ها کار دشواری بوده و پذیرفته شدن آن‌ها توسط دولت‌ها غیرمحتمل به نظر می‌رسد.

برخی‌ها، آموزش زبان‌مادری را با مخاطرات امنیت ملی و مرزی، پیوند می‌دهند، آیا واقعا آموزش به زبان‌مادری، توسط گروه‌های قومی درون یک کشور، امنیت کشور‌ها را به خطر می‌اندازد؟

مدرکی برای تایید این انگاره وجود ندارد که آموزش به زبان‌مادری، امنیت را به خطر انداخته و تخلف و تخطی از قانون محسوب می‌شود. بیشتر کشورهای آفریقایی اذعان می‌کنند که تنوع زبانی یک واقعیت است و وحدت ملی نیازمند به رسمیت شناختن همه زبان‌ها و افراد متکلم به آنهاست. بنابراین فکر می‌کنم این مساله می‌تواند اصل و قاعده مناسبی در زمینه‌های دیگر نیز باشد.

بسیاری از زبان‌های مادری در جهان، در حال نابودی هستند، برای حفظ و ارتقای زبان‌مادری چه باید کرد؟ راهکار شما چیست؟ دولت‌ها و روشنفکران جوامع در این‌باره چه وظایفی دارند؟

هم دولت‌ها، هم متفکران و اندیشمندان باید ویژگی‌های منحصر به فرد هر زبان و متکلمان آن را شناسایی کنند. تعدد زبانی در یک کشور نه تهدید است و نه مشکل بلکه نشان‌دهنده ثروت و دارایی آن کشور است. آنچه که اتیوپی از سال ۱۹۹۴ به بعد طی ۱۰ الی ۱۵ سال کسب کرد، نمونه بارزی از چند زبانگی در سطح بین‌المللی محسوب می‌شود. در اتیوپی این تنوع زبانی است که مشخصه تعیین‌کننده است، نه برتری یک زبان واحد یا یکسان‌سازی زبانی و تبدیل یک زبان به زبانی دیگر. از حدود صد سال پیش، دولت‌های روی کارآمده در اتیوپی به فکر اتخاذ سیاست تک‌زبانه کردن این کشور افتاده و زبان امحاری را به عنوان زبان اصلی در آموزش رسمی، قانون‌گذاری، بهداشت و موارد امنیتی برگزیدند. اما از سال ۱۹۹۴، این سیاست متحول شد به این صورت که دولت، مسوولان ذی‌صلاح خود را به ۱۱ منطقه مختلف فرستاد که هر یک، وظیفه توسعه زبان‌های بومی هر منطقه و استفاده از آن‌ها به عنوان زبان رسمی مدارس‌‌ همان مناطق را بر عهده داشت. این سیاست بسیار خوب پیش رفت و هزینه‌های مالی کمتری در پی داشت. گروه‌ها با هم مشارکت همگانی داشته و موسسات زیادی به منظور چاپ کتاب و ارایه خدمات ترجمه به وجود آمدند. اگر حل مساله زبان در کشور بسیار فقیری چون اتیوپی ممکن شده است، پس چرا نتوان آن را در کشورهای دیگر نیز ممکن کرد؟

منبع: شرق

داشتن همسر میزان رضایتمندی از شغل را افزایش می دهد

داشتن همسر میزان رضایتمندی از شغل را افزایش می دهد
داشتن همسر می‌تواند به شاغلین در مشاغل سخت و استرس زا کمک کند که نگاه مثبت تری به شغل خود داشته باشند.

داشتن همسر میزان رضایتمندی از شغل را افزایش می دهد
خبرگزاری فارس: تحقیقات جدید نشان می دهد که داشتن همسر میزان رضایتمندی از شغل را افزایش داده و نگاه مثبت تری در این زمینه به همراه دارد.

به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری لایف ساینس آمریکا، این تحقیقات حاکی است: داشتن همسر می‌تواند به شاغلین در مشاغل سخت و استرس زا کمک کند که نگاه مثبت تری به شغل خود داشته باشند.

پژوهشگران دانشگاه فلوریدا دریافتند: سطح تمرکز شاغلان مشاغل استرس زا که همسر دارند نسبت به دیگران 25 درصد بیشتر است.

این تحقیقات نشان داد: احتمال ایجاد ارتباط مثبت با همکاران درافراد دارای همسر 33 درصد افزایش می یابد و میانگین رضایتمندی از شغل نیز در این افراد نسبت به دیگران 20 درصد بالا می رود.

وین هوچرتر مسئول این تحقیقات گفت: وقتی شما به خاطر استرس و فشار ناشی از روز قبل، خشمگین یا ناراحت هستید، بازده روز کاری شما پایین خواهد آمد.

براساس این تحقیقات، ازدواج علاوه بر فواید آن در زمینه کاری دارای فوایدی شخصی نیز هست وهمچنین می تواند میانگین خستگی بعد از کار 25 را درصد کاهش دهد.

مردان ايراني در اتاق زايمان

مردان ايراني در اتاق زايمان
به منظور كاهش درد زنان و ترويج روش‌هاي زايمان بدون درد، از اين پس مردان ايراني شاهد تولد فرزندانشان در شماري از بيمارستان‌هاي كشور خواهند بود
به منظور كاهش درد زنان و ترويج روش‌هاي زايمان بدون درد، از اين پس مردان ايراني شاهد تولد فرزندانشان در شماري از بيمارستان‌هاي كشور خواهند بود. اين مطلب در همايش «روش‌هاي زايمان بدون درد با حضور همسر» در تالار ابن‌سيناي مشهد اعلام شد كه در آن حدود 400 نفر از زوجين و علاقه‌مندان حضور داشتند.

خانم ناهيد قربانيان مشهدي، نايب‌رييس جمعيت مامايي خراسان رضوي در همايش يادشده گفت: در كشورهاي غربي حضور همسر در انجام زايمان از مدت‌ها پيش در حال انجام است، زيرا اين امر هم باعث آرامش مادر در حين وضع حمل شده و هم اثرات رواني مطلوبي در نقش پدر شدن مرد دارد. وي افزود: طي سال‌هاي اخير در راستاي ترويج روش‌هاي زايمان بدون درد در ايران قدم‌هايي برداشته شده، به‌طوري‌كه هم‌اكنون زايمان با حضور همسر، زايمان در آب و يا استفاده از گاز انتونكس در برخي بيمارستان‌هاي كشور به‌صورت آزمايشي در حال انجام است. وي جزييات بيشتري از اجراي اين طرح و محل اجراي آن را بيان نكرد.

قربانيان، نهادينه كردن راه‌هاي زايمان بدون درد را از راهكارهاي مهم كاهش شيوع سزارين در جامعه خواند و تصريح كرد: تمرينات ريلكسيشن (انجام حركات عضلاني و تنفسي خاص)، صوت‌درماني، عطردرماني، هيپنوتيزم، استفاده از گاز «انتونكس»، زايمان در آب، انواع ماساژها و حضور همسر در حين زايمان از شناخته‌ترين روش‌هاي زايمان بدون درد است. وي درباره استفاده از گاز انتونكس گفت كه اين ماده، مخلوطي از گاز اكسيژن و N2o است، در اين روش يك عدد ماسك كه به كپسول متصل است، به بيمار داده مي‌شود و بيمار قبل از درد شروع به تنفس مي‌كند. قربانيان استفاده از اين روش را راحت، بي‌خطر، بدون عارضه و قابل گسترش و با كمترين هزينه دانست و گفت: طبق ارزيابي انجام‌شده، اين گاز هيچ‌گونه عارضه‌اي نداشته و حتا باعث اكسيژن‌رساني بهتر به جنين و مادر مي‌شود.تحليل روز

اكثر زنان‌، زايمان طبيعي را «بي‌كلاسي» مي‌دانند

اكثر زنان‌، زايمان طبيعي را «بي‌كلاسي» مي‌دانند
متأسفانه فرهنگ جامعه به گونه‌اي است كه متأسفانه زنان سزارين را داشتن كلاس بالا مي‌دانند اين در حالي است كه عمل سزارين عوارض بسياري را به دنبال دارد

رئيس بيمارستان حضرت زينب (س)‌ از آغاز زايمان طبيعي بدون درد در اين بيمارستان از ابتداي خرداد خبر داد و گفت: در حال حاضر ظرفيت پوشش روزانه 50 بيمار را داريم كه اميدواريم با ساخت ساختمان جديد در كنار بيمارستان فعلي ظرفيت را افزايش دهيم.

به گزارش فارس، الهه مفيدي با بيان اينكه آمار زايمان طبيعي در كشور بسيار پايين است، گفت: متأسفانه در ايران اكثر مادران اقدام به عمل جراحي سزارين مي‌كنند در حالي كه سياست وزارت بهداشت اين است كه ميزان زايمان طبيعي افزايش يابد.

وي يكي از دلايل تمايل زنان به سزارين را درد زياد هنگام زايمان طبيعي عنوان كرد و گفت: همچنين متأسفانه فرهنگ جامعه به گونه‌اي است كه متأسفانه زنان سزارين را داشتن كلاس بالا مي‌دانند اين در حالي است كه عمل سزارين عوارض بسياري را به دنبال دارد.

رئيس بيمارستان حضرت زينب (س) تصريح كرد: براي رايج كردن زايمان طبيعي در كشور و اينكه زنان بدون ترس و آرامش كامل زايمان طبيعي را انجام دهند از اين پس در بلوك زايمان بيمارستان، زايمان بدون درد انجام مي‌شود.

رئيس بيمارستان حضرت زينب (س) گفت: هم‌اكنون آمار عمل سزارين در ايران از افزايش چشمگيري برخوردار است تا جايي كه در برخي بيمارستان‌ها انجام اين عمل به 100درصد رسيده است.

مفيدي عوارض سزارين را اختلال تنفسي نوزاد، لخته شدن خون، بروز عفونت و چسبندگي در مادران عنوان كرد و گفت: ما در اين طرح با برگزاري كلاس‌هاي آموزشي از هفته بيستم تا سي و هشتم بارداري براي كاهش استرس و آشنايي بيشتر در مورد راه‌هاي كاهش درد هنگام زايمان طبيعي براي زنان باردار و بكارگيري روش‌هايي از جمله هيپنوتيزم، آب‌درماني، سيستم الكتريكي و روش‌هاي‌ دارويي تزريق و استنشاق و بهبود جراحات به وسيله ليزر درماني بلافاصله بعد از زايمان طبيعي ميزان درد را تا 80 درصد كاهش مي‌دهيم.

وي خاطرنشان كرد: در حال حاضر زايمان طبيعي بدون درد در كشور وجود دارد اما به شكل اصولي انجام نمي‌شود بنابراين باعث بروز عوارض جانبي بسياري در مادران مي‌شود بدين شكل كه با زدن سوزن به كمر مادر و اعمال بي‌حسي زايمان انجام مي‌شود.

مفيدي ادامه داد: در شيوه ما از ابتداي آغاز دردهاي زايمان بي‌دردي انجام مي‌شود و ديگر نياز به زدن سوزن به كمر نيست و براي تزريق بي‌دردي از رگ استفاده مي‌شود.

سریال ها، نام نوزادان را انتخاب می کنند  

هستی، آیدا، ستایش، نام های پرطرفدار برای نوزادان دختر

/سریال ها، نام نوزادان را انتخاب می کنند

شهری - 'عسل زهرا' و 'نازنین زهرا' ذو نام نا متعارفی و البته پر طرفداری که در سه چهار سال گذشته برای نوزادان دختر انتخاب می شدند، اکنون جای خود را به نام های متعارف تری داده اند.

امید کریمی: محسن اسماعیلی، مدیرکل اسناد هویتی سازمان ثبت‌احوال کشور گفته که نام های هستی، آیدا، ستایش پرطرفدار شده اند.

به گفته او اقبال بیشتر این نام ها، به دلیل سریال هایی است که نقش اول آن، نام هایی مثل ستایش، آیدا و هستی دارد. این نخستین بار است که یک مقام سازمان ثبت احوال به این تاثیرگذاری اعتراف می کند.

اسماعیلی در نخستین همایش "مهندسی فرهنگ نام‌گزینی" در اهواز دراین باره گفت: "سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی الگوی انتخاب نام می‌شوند. به عنوان مثال سریال "ستایش" در این زمینه تاثیرگذار بود. همزمان با پخش سریال‌های "میوه ممنوعه" و "پنج کیلومتر تا بهشت" تمایل به انتخاب نام‌ها "هستی" و "آیدا" که شخصیت‌های اصلی این سریال‌ها بودند در کشور افزایش یافت. در سال 85 نام ستایش رتبه پنجم را داشته و به مراتب فراوانی آن افزایش یافته و سال گذشته و امسال سومین نام پرطرفدار در کشور بوده است. امسال هم فراوانی نام "آیدا" افزایش یافته و فراوانی نام "هستی" در حال افزایش است."

او گفت: "بر اساس بررسی‌هایی که از دو سال آغاز انجام شده این نتیجه حاصل شد که تمایل والدین برای انتخاب نام فرزند به سمت تنوع و انتخاب نام‌های خارج از عرف کشور کشیده شده است."

پیش از این محمد ناظمی اردکانی، رییس سازمان ثبت احوال درباره نام گزینی و تحولات آن گفته بود: "برخی نام‌ها همچون محمد، علی، حسین، مهدی و رضا برای پسران و فاطمه، زهرا، معصومه، مریم و زینب برای دختران از ابتدای تاسیس ثبت احوال همواره فراوانی بسیاری داشته است، در سال جاری نیز نام‌های امیرعلی، ابوالفضل، امیرحسین، علی و محمد برای پسران و فاطمه، زهرا، ستایش، نازنین زهرا و زینب برای دختران بیشترین فراوانی را داشته است."

به گفته او رسانه ملی بعد از والدین و بزرگان اقوام و جامعه، بیشترین نقش را در انتخاب نام افراد ایفا می‌کند.

 

رقابت مذهبی ها و نامتعارف ها

ایسنا همچنین بخشی از اظهارات مدیر کل اسناد هویتی سازمان ثبت احوال را چنین نقل کرده است: "از سال 57 تاکنون اسامی مذهبی و اسلامی پرطرفدارترین نام‌ها در کشور بوده‌اند و طی این سال‌ها محمد، ‌علی، حسین و مهدی از میان نام‌های پسران و فاطمه، زهرا، مریم و معصومه در میان نام‌های دختران بیشترین فراوانی را داشته‌اند."

او گفت: "بر اساس بررسی‌هایی که از دو سال آغاز انجام شده این نتیجه حاصل شد که تمایل والدین برای انتخاب نام فرزند به سمت تنوع و انتخاب نام‌های خارج از عرف کشور کشیده شده و روابط اجتماعی افراد هم در انتخاب نام بسیار تاثیرگذار است. سلیقه جامعه در انتخاب نام تا حدودی نسبت به گذشته تغییر کرده و این تغییر یک هشدار است و نهادهای مختلف مانند رسانه‌ها، آموزش و پرورش، سازمان‌های فرهنگی و هنری، شهرداری‌ها و دانشگاه‌ها باید در جهت فرهنگ‌سازی انتخاب نام بهتر عمل کنند."

اسماعیلی گفت: "‌نام‌هایی مانند مریم، فاطمه، معصومه، اعظم، لیلا و زهرا اسامی تک‌واژه و اسلامی و پسنده‌ای هستند که در سال 59 بیشترین فراوانی را داشته‌اند، در حالی که در 10 ماهه امسال نام‌های ستایش، ‌نازنین، زهرا، سارینا، رها، باران و هستی به این نام‌ها اضافه شده است. این اسامی نیک و شایسته هستند، ولی با توجه به فرهنگ جامعه انتخاب نام برای فرزندان باید بر مبنای عرف مذهبی و اسلامی باشد."

اسماعیلی گفت: ‌اتفاقات و وقایعی که در سنوات گذشته رخ داده در انتخاب نام افراد بسیار اثرگذار بوده است، به عنوان مثال پیش از انقلاب اسلامی فراوانی نام "روح‌اله" 400 مورد در هر سال بود، در حالی که پس از وقوع انقلاب اسلامی فراوانی این نام به 9 تا 20 هزار مورد در سال افزایش یافت. در سال 68 و همزمان با رحلت امام خمینی‌(ره) هم فراوانی این نام باز هم افزایش یافت. "محمدرضا" هم نام زیبایی است و اکنون هم فراوانی زیادی دارد؛ فراوانی این نام پیش از انقلاب بسیار زیاد بود. در حالی که در سال‌های نخست پس از پیروزی انقلاب فراوانی این نام بسیار کاهش یافت. نام قهرمانان ملی و بین‌المللی کشور هم معمولا از نام‌های پرطرفدار هستند."

او همچنین گفت: "از زمان تاسیس سازمان ثبت‌احوال در سال 1297 تاکنون ولادت 52 میلیون پسر و 50 میلیون دختر ثبت شده است. تنوع نام‌های پسر در کشور 212 هزار مورد و تنوع نام‌های دختر 250 هزار مورد است و این مقایسه نشان می‌دهد تنوع نام‌های دختران در کشور بیشتر است."

مواردی که مادران باید به دختران خود بگویند

در ذهن یک دختر جوان خیلی چیزها می‌گذرد که در مورد بسیاری از آنها نیاز به کمک و راهنمایی دارد.
همشهری آنلاین: ارتباط نزدیک و صمیمانه والدین و فرزندان باعث می‌شود تا فرزندان نیازهای اطلاعاتی خود را درون منزل و تحت راهنمایی‌های پدر و مادر خود به دست آورده و از پناه بردن به دامان دوست و راهنماهای فاقد صلاحیت بی‌نیاز باشند. در این میان راهنمایی دختران، به لحاظ حساسیت‌های روحی و مسئولیت‌های سنگین زندگی آتی، دقت و توجه ویژه‌ای می‌طلبد

شما حتما جیک و پک‌هایی با دختر خود دارید و خیلی حرف‌ها با هم می‌زنید. در ذهن یک دختر جوان خیلی چیزها می‌گذرد که در مورد بسیاری از آنها نیاز به کمک و راهنمایی دارد. اگر دقیقا نمی‌دانید که با او راجع به چه چیزهایی باید صحبت کنید، ما در اینجا فهرستی از مواردی را که یک دخترخانم جوان باید از آنها آگاهی داشته باشد آورده‌ایم.

- سیگار کشیدن

صداقت همیشه بهترین شیوه است. اگر خود شما تا به حال سیگار کشیده‌اید و از آن متنفر شده‌اید یا اگر هرگز سیگار را امتحان نکرده‌اید، علت‌های هر دو حالت را برای او توضیح دهید. آگاه باشید که برای نوجوانانی که در اوج انرژی و توانایی بدنی هستند، سلامتی اولویت اول نیست. پس با آنها از کامل شدن، به بلوغ رسیدن و احساس مسئولیت صحبت کنید.

- کنترل وزن

شما نمی‌توانید ایده‌آل‌های جامعه را عوض کنید. اگر مشکل اضافه وزن به یکی از مسایل جدی امروز جامعه بشری تبدیل شده،‌ شما می‌توانید آموزش‌های لازم در مورد سلامت کنترل وزن و جلوگیری از چاقی را به دخترتان بدهید. نگران نباشید از اینکه این توضیحات شما نگرانی‌های جدیدی برای او ایجاد کند. برایش توضیح بدهید که باید نگران افزایش وزن و به هم خوردن سلامت خویش باشد و راههای ایمن کنترل وزن را نیز به او بیاموزید.

- دوستی

در مورد دوست شدن با دیگران، دختر خود را به خوبی آگاه کنید. این آگاهی بدان معنی نیست که او را از دوست شدن با دیگران بترسانید بلکه برایش توضیح دهید که فقط برخی از دوستی‌ها است که می‌توانند عمیق و ماندگار شوند پس باید فقط برای آنها ارزش قایل باشد. برخی دوستی‌ها هم ماهیتا سست بنیان هستند و به راحتی از بین می‌روند، نباید خود را در آن مقصر بداند ضمن اینکه برای آنها بهایی هم قایل نباشد.

- بچه دار شدن

شاید بگویید که صحبت کردن در خصوص این موضوع برای دختران جوان زود است. اما اصلا اینطور نیست. سال‌ها به سرعت می‌گذرند و ناگهان می‌بینید دختر جوان شما تشکیل خانواده داده و آن وقت دیگر پرداختن به این موضوع دشوار است. این زمان دیگر دختر شما باید واجد آگاهی لازم باشد و باید با آمادگی و آگاهی لازم خود را برای مادر شدن مهیا کند.

- پیروی منطقی از مد

دختر خود را در مورد استفاده از مد آگاه کنید. در این مورد هرگز تهاجمی برخورد نکنید بلکه با آرامش هر آنچه را که می‌پوشد یا استفاده می‌کند، رصد کرده و در موارد لزوم وی را راهنمایی کنید.

- مراقبت‌های شخصی

میانه‌روی و تعادل را به وی آموزش دهید. این میانه‌روی را باید بتواند در مورد همه چیز رعایت کند مثلا در مورد آرایش کردن، به او بگویید نه آنقدر آرایش کند که صورتش مانند دلقک‌های سیرک بشود نه آنقدر از خود غافل شود که توجهی به ظاهر خویش نداشته باشد.

- مسئولیت پذیری مالی

به دختر خود در مورد خریدهای خانه آموزش دهید. و نحوه کرایه کردن چیزهایی مثل اتومبیل و غیره و توصیه‌های لازم در این زمینه را به وی بگویید. پرداخت آنلاین و استفاده از کارت‌های اعتباری شبکه بانکی یا غیر از شبکه بانکی از جمله موارد آموزشی ضروری است، زیرا اینها آموزش‌هایی هستند که او در زندگی روزمره به آنها نیاز دارد. توجه داشته باشید دختر شما در هر سنی که باشد یادگیری این موارد برایش زود نیست.

- حفظ هویت و شخصیت

ممکن است دختر شما به خاطر نبوغی که در زمینه ریاضی یا کارهای هنری دارد، مغرور شده باشد و همین غرور او را از جمع دوستان و هم سن و سال‌هایش جدا کرده باشد و همین تنهایی او را بیازارد. پس به او بیاموزید که هر کسی در جایگاهی خاص صاحب ویژگی منحصر به فردی است و لزومی برای فخرفروشی وجود ندارد.

- کارهای منزل

هر دختر خانمی یک روزی ازدواج می‌کند و باید مسئولیت یک خانه را به عهده بگیرد. پس چه بهتر که از قبل مهیای این مسئولیت باشد و کارهای منزل از قبیل شستن ظروف، جارو کردن، اتو کشی و ... را بلد باشد. یادگیری کارهای خانه هیچوقت مانعی برای اینکه مثلا این دختر خانم کارشناس علوم موشکی شود، نخواهد شد.

هر چقدر گزینه‌های متعدد انتخاب سبک زندگی، ‌برای یک دختر خانم جوان بیشتر فراهم باشد، شرایطی را که فراهم می‌کند که او بتواند یک موقعیت بی مانند و خاص و ویژه خود را بسازد، مهیاتر است. برای اینکه دختر خانم شما مستقل‌تر باشد، باید او را بیشتر راهنمایی کنید. آنچه مسلم است این است که او نمی‌داند چه سوالاتی باید بپرسد اما شما پاسخ‌های مورد نیاز او را می‌دانید.

افراد پس از ۳۳ سالگی دیگر خودخواه نیستند

افراد پس از ۳۳ سالگی دیگر خودخواه نیستند
روان‌شناسان در یک مطالعه جدید دریافته‌اند که نگرش خودخواهانه انسان در سن ۳۳ سالگی به بعد متوقف می‌شود و از این سن توجه انسان نسبت به احساسات دیگران افزایش می‌یابد

تيترآنلاين - روان‌شناسان در یک مطالعه جدید دریافته‌اند که نگرش خودخواهانه انسان در سن ۳۳ سالگی به بعد متوقف می‌شود و از این سن توجه انسان نسبت به احساسات دیگران افزایش می‌یابد. 

به گزارش خبرگزاری سینا به نقل از اکسپرس نیوز، گروهی از متخصصان انگلیسی در انجمن میک اویش پس از مطالعه روی دیدگاه‌ها و نگرش‌های ۲۰۰۰ فرد بالغ در گروه‌های سنی ۲۰ تا ۶۰ ساله، به این نتایج دست یافته‌اند. 

دکتر اما کرونین در این مطالعه می‌گوید: هیچ وقت برای مقدم دانستن دیگران نسبت به خودمان، دیر نیست و این بررسی نشان داد زمانی که ما به سن ۳۳ سالگی می‌رسیم بیشتر برای کمک کردن به والدین و بزرگتر‌هایمان تلاش می‌کنیم و برای نفع رساندن به خانواده و دوستانمان نگرش مثبتی داریم. 

روان‌شناسان می‌گویند سنی که انسان حداکثر خودخواهی را دارد دوران نوجوانی است و اکثر مردم متوجه این مطلب می‌شوند که هرچه سنشان بالا‌تر می‌رود توجه‌شان به دیگران، احساسات و نیازهای آن‌ها افزایش پیدا می‌کند.

چرا مى‏خواهى او را طلاق بدهى؟ گفت: او ناموس من است، الان خودش هم در این مجلس نیست، من حق ندارم از او

شرح حال جوانی متقی که همسرش را طلاق داد
این داستان عجیب است؛ به یكى از خوبان گفتند: شنیدیم كه مى‏خواهى همسرت را طلاق بدهى؟ گفت: بله، شرایط طلاق از نظر قرآن و روایات جمع است.

به گزارش قاصد؛ این داستان عجیب است؛ به یكى از خوبان گفتند: شنیدیم كه مى‏خواهى همسرت را طلاق بدهى؟ گفت: بله، شرایط طلاق از نظر قرآن و روایات جمع است.

گفتند: چرا مى‏خواهى او را طلاق بدهى؟ گفت: او ناموس من است، الان خودش هم در این مجلس نیست، من حق ندارم از او غیبت كنم. شما سؤال بدى كردید.

زن را طلاق داد و زن هم بعد از مدتى طبق حكم فقه رفت و شوهر كرد. سال بعد رفقا به او گفتند: راستى زنت را پارسال چرا طلاق دادى؟ گفت: او الان زن من نیست، ناموس دیگران است، خدا به من اجازه نمى‏دهد كه پشت سر ناموس مردم حرف بزنم. شما این سؤال‏تان بیجا است كه از من مى‏پرسید.

چه كسى الان در خانواده‏ها دفاع از حق مى‏كند؟ چه كسى در خانواده‏ها غیبت نمى‏كند؟ تهمت نمى‏زند؟


منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت استاد حسین انصاریان

اندر حکایت استخدام خانمها یا استعمار خانمها؟!

اندر حکایت استخدام خانمها یا استعمار خانمها؟!

استخدام خانم ها از آن مسائلی است که بیشتر وقت ها به مناقشه تبدیل می شود. برخی خانم ها بر این عقیده اند که کارفرما ها حقوق آنها را رعایت نمی کنند و به ایشان ظلم می شود. از سوی دیگر برخی آقایان بر این عقیده اند که چون قانونا و شرعا آقایان مسئولیت تامین معاش خانم ها را برعهده دارند، استخدام خانم ها اصولا کاری نادرست است و تنها عرصه را بر آقایان تنگ می کند در این گزارش در چند اپیزد کاملا جداگانه به مساله اشتغال خانم ها نگریسته شده که توجه شما را به آن جلب می کنیم:

 


یکی می گفت:
یک کارگاه صحافی چندین کارگر مرد داشت. با همه آنها تسویه حساب کرد و برای همیشه با کارگر مرد خداحافظی کرد!
در عوض چندین کارگر زن برای صحافی گرفت. دلیلش را اگر بپرسید:
خانمها با هر شرایط کاری کنار می آیند ولی آقایان نه!

-------------------------

بخشی از زنان در جامعه ما  تمایل دارند بیرون کار کنند. این تمایل گاهی بدلیل اقتصادی است (برای تامین معیشت خانواده؛ دختران یا همسران مجبورند که  کار کنند) و یا بدلیل علاقه شخصی است که بعضی از خانمها  با کار بیرونی احساس رضایتمندی بیشتری می کنند.

بعضی هم می گویند این حق زنان است که در مورد کار بیرون از منزل، خودشان تصمیم بگیرند و در این مورد، بنده حقیر(!!) اعتراضی ندارم اما آنچه که جالب نیست نوع کاری است که برخی از خانمها در بیرون از منزل دارند!

یکی می گفت:
چند کیلومتر از شهر بیرون رفتم تا به نمایندگی فلان خودرو ساز رسیدم! 
چند خانم به عنوان کارکنان آنجا مشغول کار بودند که اگر خدای ناکرده در این محیط خلوت؛  آدم ناجوری حضور داشت، این خانمها هیچ کاری دستشان نبود!(البته این دوستم خانمها را دست کم گرفته!! وشاید هنوز لنگه کفشی نخورده!!!)

--------------------------

نوعا خانمها شرایط نامطلوب و یا حداقل دستمزد را بهتر از آقایان تحمل می کنند و وقتی چنین خانمهایی را می بینیم ممکن است احساس کنیم که به استعمار درآمده اند تا استخدام!!

شرایط نامطلوب کاری و دستمزدهای بسیار اندک یک بحث است و استفاده ابزاری از خانمها بحث دیگر!
خانمهایی هستند که مجبورند و (شاید دوست دارند!) برای حفظ موقعیت شغلی خود؛ آراستگی آنچنانی داشته باشند !

(خیلی وقت قبل از میدان انقلاب عبور می کردم. خانمی با یک آرایش عجیب که بیشتر مثل آدم فضایی ها(!!) شده بود به من گفت: آقا شما!!  گفتم: بله !! بنده را می فرمایید!!
گفت: بله با شما هستم! لطف کنید بیایید اینجا!! 
جلوتر که رفتم متوجه شدم که عشوه گری هایش برای جلب توجه من برای خرید کردن عطر و ادکلان بوده... بنظرم این دسته از خانمها  دو هدف را همزمان پیگیری می کنند!! هم فرصت شغلی و هم فرصت همسریابی!!!....)

انتهای مطلب/ب

لباس فروشی‌های مخصوص بانوان در قبضه مردان

لباس فروشی‌های مخصوص بانوان در قبضه مردان
این روزها زمانی که در بين فروشان قدم بزنی صحنه‌های خلاف عرف را زیاد می‌بینی؛ پسران جوانی که لباس‌های مخصوص بانوان را در مقابل دید عموم مردم به فروش می‌رسانند و زنان و دخترانی که برای خرید مشغول گپ و گفت با فروشنده جوان هستند

بازار تهران از گذشته‌های دور در ذهن پایتخت‌نشینان پایگاهی از مذهب و سنت بود اما این روزها زمانی که در تیمچه لباس فروشان قدم بزنی صحنه‌های خلاف عرف را زیاد می‌بینی؛ پسران جوانی که لباس‌های مخصوص بانوان را در مقابل دید عموم مردم به فروش می‌رسانند و زنان و دخترانی که برای خرید مشغول گپ و گفت با فروشنده جوان هستند اینجاست که تنها می‌توان گفت یادش بخیر کجایند فروشگاه‌هایی که تابلوی "ورود آقایان ممنوع" را بر سر درشان حک کرده بودند.
 روزگاری نه چندان دور بازار تهران مکانی بود که افراد برای خرید مایحتاج اساسی خود گذری به آن می‌انداختند، کاسبان بازار میان مردم به عنوان چهره‌های مذهبی شناخته می‌شدند.

این روزها زمانی که در بازار تهران قدم بزنی به راحتی می‌توانی آثار معماری سنتی را در فضای آن احساس کنی اما فروشندگان تحت تأثیر زندگی مدرنیته تغییر چهره داده‌اند و دیگر از پیر‌مردان مذهبی با آن چهره نورانی و تسبیح‌های بلند خبری نیست. جوانان فروشنده با تیپ و ظاهر فشن جایگزین پدران خود شده‌اند.

زمانی که وارد محوطه بازار تهران می‌شوی همهمه و شلوغی بسیار برای خرید نخستین صحنه‌ای است که توجهت را به خود جلب می‌کند و هرچند دقیقه یک بار با صدای چرخی‌هایی که در محوطه تنگ بازار جنس حمل می‌کنند مجبور می‌شوی تا به کناری رفته و راه را برای آنها باز کنی.

تیمچه طلافروشان، تیمچه لباس فروشان، تیمچه فروشندگان لوازم خانگی و ده‌ها تیمچه دیگر را در بازار تهران می‌توانی مشاهده کنی اما زمانی که وارد تیمچه لباس فروشان می‌شوی صحنه‌هایی را می‌بینی که دیگر مطمئن می‌شوی برخی ارزش‌ها در بازار تهران که روزگاری پایگاه مذهب و سنت بود، در حال رنگ باختن است.

لباس‌های مخصوص بانوان که در گذشته‌های نه چندان دور در همین بازار تهران در مغازه‌های مخصوص و آن هم صرفاً توسط فروشندگان زن فروخته می‌شد این روزها دیگر در مقابل دید همه عابران اعم از زن، مرد و کودک به فروش می‌رسد و زنان و دختران بسیاری برای خرید لباس مورد نظرشان به گپ و گفت با پسران جوان فروشنده می‌پردازند انگار وضعیت به‌گونه‌ای پیش می‌رود که دیگر همگی به دیدن این صحنه‌ها عادت کرده‌ایم حتی به فروش این لباس‌‌ها در کنار پیاده‌روهای خیابان.
 
یادش به‌خیر همین چند سال پیش بود که نه تنها در بازار تهران بلکه در سایر فروشگاه‌های پایتخت لباس‌های مخصوص بانوان در فروشگاه‌هایی که زنان مسئول آن بودند، عرضه می‌شد حتی مقابل در فروشگاه نیز تابلویی نصب شده بود که ورود آقایان را ممنوع اعلام می‌کرد اما اکنون اوضاع به‌گونه‌ا‌ی دیگر پیش می‌رود.

لباس‌فروشی‌های مخصوص بانوان در قبضه آقایان

مریم دختر جوان 30 ساله‌ای که برای خرید به یکی از مغازه‌های بازار تهران مراجعه کرده و لباس مورد نیاز خود را از یک فروشنده‌‌ مرد تهیه می‌کند در گفت‌و‌گو با خبرنگار زنان فارس می‌گوید: اوایل خرید از آقایان برایم دشوار بود اما دیگر عادی شده است.

وی می‌افزاید: هم‌اکنون بیشتر مغازه‌های بازار که لباس مخصوص بانوان را عرضه می‌کنند از فروشندگان مرد استفاده می‌کنند و تعداد محدودی مغازه را می‌توان پیدا کرد که فروشنده آن زن باشد.

مریم در پاسخ به این پرسش که آیا فروش این لباس‌ها در مقابل دید تمام مردم کار پسندیده‌ای است، عنوان می‌کند: مسلماً که این کار قابل قبول نیست اما هم‌اکنون بیشتر مغازه‌ها به این سمت رفته‌اند که این لباس‌ها را به آسانی در مقابل دید عموم به فروش می‌رسانند.

وقتی فروشنده زن کیمیا می‌شود
 
عرضه لباس‌های مخصوص بانوان این روزها در انحصار آقایان است و دراین وضعیت فروشندگان زن همچون کیمیایی شد‌‌ه‌اند که پیدا کردن آنها به آسانی نیست، شاید بتوان تعدادی از آنها را در کنار بساط‌های خیابانیشان یافت.

ملیحه درویش زن میانسالی که مشغول خرید از مغازه‌ای دیگر است با اشاره به اینکه مجبور هستم تا از این مغازه‌ها خرید کنم، می‌گوید: بیشتر مغازه‌هایی که لباس‌های مخصوص بانوان را عرضه می‌کنند آنها را در مقابل دید عموم قرار داده‌اند حتی در کنار پیاده‌روهای سطح شهر شاهد بساط زنانی هستیم که این لباس‌ها را در مقابل دید صدها مرد و کودک به فروش می‌رسانند.
 
وی بیان می‌کند: این کار به هیچ عنوان قابل قبول نیست به‌خصوص در بازار تهران که در ذهن مردم به عنوان یک محیط مذهبی نقش بسته است نباید شاهد چنین ماجرایی باشیم نهادهای مربوطه باید به فروشندگان تذکر دهند تا اجناس خود را در مقابل دید عموم قرار ندهند.
 
وقتی عرف با برخی ضد‌ارزش‌ها کنار می‌آید

سمانه که با دوستش مشغول خرید لباس است با بیان اینکه مسلماً اگر فروشنده این مغازه‌ها زن باشد برای خرید راحت‌تر هستیم، می‌گوید: همیشه سعی می‌کنم تا این لباس‌ها را از فروشندگان زن تهیه کنم چرا که راحت‌تر می‌توانم لباس مورد نظرم را انتخاب کنم اما الان دیگر اکثر فروشنده‌ها مرد هستند ضمن اینکه لباس‌های مخصوص بانوان به راحتی در مقابل دید عموم به فروش می‌رسند حتی خود من بارها در کنار پیاده‌روهای خیابان شاهد فروش این نوع از لباس‌ها بودم.

این دختر دانشجو ادامه می‌دهد: ایران یک جامعه سنتی و اسلامی است به هر حال در عرف عموم مردم فروش این لباس‌ها در مقابل دید عموم آن هم توسط فروشنگان مرد عنوان قابل قبول نیست اما برخی مواقع ارزش‌های مردم به دلیل عادت‌‌ به یک موضوع نادرست تغییر می‌کند این‌بار هم شاهد هستیم که قبح این موضوع نزد عرف عمومی درحال شکسته شدن است.

زیاد سخت نگیر موضوع آن‌قدرها هم پیچیده نیست!

علی که فروشنده یکی از مغازه‌های لباس مخصوص بانوان در بازار تهران است، می‌گوید: الان دیگر چند سالی است که آقایان علاوه بر خانم‌ها به فروش این اجناس روی آورده‌اند مردم نیز به این موضوع عادت کرده‌ و به راحتی از ما خرید می‌کنند.

وی در پاسخ به این پرسش که چرا این لباس‌ها را در مقابل دید عموم به فروش می‌رسانید، عنوان می‌کند: اکثر مغازه‌های بازار دور تا دور باز هستند و چون فضای مغازه‌ها کوچک است مجبور هستیم تا اجناس را در مقابل دید به فروش برسانیم.

این فروشنده ادامه می‌دهد: هیچ فردی برای فروش اجناس در مقابل دید عموم به ما اعتراض نکرده است از نهادهای مسئول هم اخطاری برای ما نیامده است فکر نمی‌کنم این موضوع آن‌قدرها که شما فکر می‌کنید مهم باشد.

به گزارش فارس بسیاری از مسائل در عرف عموم جامعه پسندیده نیست اما این روزها شاهد هستیم بسیاری از ضد‌ارزش‌ها و موضوعاتی که عرف در گذشته آنها را ناپسند می‌دانست در حال تبدیل شدن به یک موضوع قابل قبول برای عموم مردم است.

بازار تهران از گذشته‌های دور در ذهن مردم ایران به عنوان یک مکان سنتی و مذهبی شناخته می‌شد اما این روزها برخی ارزش‌ها در این مکان نادیده گرفته می‌شود و مغازه‌های بسیاری با فروشندگان جوان در مقابل دید عموم مردم لباس‌های مخصوص بانوان را به فروش می‌رسانند در حالی‌که این لباس‌‌ها باید در مغازه‌های مخصوص و توسط فروشندگان زن به فروش برسند.

فروش لباس مخصوص بانوان آن هم در کنار پیاده‌روی خیابان شاید درهیچ کجای جهان سابقه نداشته باشد اما انگارهمگی به دیدن این صحنه‌ها عادت کرده‌ایم به اینکه چگونه این لباس‌ها در مقابل دید عموم مردم به‌خصوص کودکان معصومی که هنوز درگیر دنیای کودکی خود هستند به فروش می‌رسد.

کدام نهاد یا مسئول باید در برابر این موضوع پاسخگو باشد؟

استعفاي والدين از وظايف تربيتي

تأثير محصولات رسانه‌ها در عصر ارتباطات بر افراد جامعه امري انكارناپذير است. به اعتقاد كارشناسان، كشور ما نيز بدون شك همانند ساير جوامع تحت تأثير اين الگوهاي رفتاري كه هر روزه از سينما، تلويزيون و سايت‌هاي اينترنتي به مخاطبان ارائه مي‌شود قرار دارد. با اين تفاوت كه متأسفانه در كشور ما نوجوانان و جوانان تحت تأثير دوگانگي در روش‌هاي تربيتي پسامدرن و سنت‌گرايي والدينشان دچار نوعي بي‌هويتي تربيتي و فرهنگي شده و الگوپذيري آنها از رسانه‌هاي عمومي بسيار بيشتر از والدينشان است. بنابراين وقتي با اعلام اين اخبار كه يك نوجوان يا جوان تحت تأثير سريال يا فيلم تلويزيوني دست به خودكشي، قتل يا جنايت زد نبايد شگفت‌زده شد، چرا كه در كنار بي‌مسئوليتي و كم تفاوتي برخي والدين و رفتارهاي نادرست تربيتي، ارائه برنامه‌هاي غيركارشناسانه تلويزيوني و سينمايي نيز دست به دست هم داده و حوادثي از اين دست را رقم خواهد زد. 

برخي برنامه هاي تلويزيوني همنشين نامناسب فرزندان
دكتر مصطفي اقليما - رئيس انجمن علمي مددكاران اجتماعي ايران - در اين باره گفت: ماجراي غم‌انگيز مرگ دو كودك در تهران و يزد كه تحت تأثير سريال‌هاي تلويزيوني اقدام به حلق‌آويز كردن خود كرده بودند اين پرسش‌ها را به اذهان عمومي متبادر مي‌سازد كه به راستي ريشه چنين حوادثي در كجاست و چه عواملي موجب بروز چنين فجايعي مي‌شود؟
در اين ميان نقش صدا و سيما، سازندگان برنامه‌هاي تلويزيوني و خانواده‌ها بي‌ترديد بيش از ساير عوامل قابل بررسي است.
به گفته وي، در اغلب كشورهاي دنيا برنامه‌هاي تلويزيوني و فيلم‌ها به طور هدفمند و براي مخاطبان سني مختلف ساخته مي‌شوند، اما در كشور ما ساخت فيلم‌ها و سريال‌ها مخاطب خاصي ندارد و همه افراد از كودك دو ساله تا افراد سالخورده مجبور به تماشاي برنامه‌هاي مشترك هستند در صورتي كه در كشورهاي ديگر به طور معمول برنامه‌هاي مناسب كودكان و نوجوانان در ساعتي از روز پخش مي‌شود كه بچه‌ها بيننده آن هستند. برنامه‌هاي بزرگسالان هم بطور معمول در ساعات پاياني شب به نمايش درمي‌آيد كه بچه‌ها خواب هستند. 

در ادامه مطلب به خواندن ادامه دهید...
ادامه نوشته