آسیبشناسی حمله کاربران ایرانی به صفحه فیسبوک یک بازیکن فوتبال
ما مدیریت بحران خشونت و مدیریت هیجان و سرگرمی برای جوانان نداریم
تاريخ انتشار: چهارشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۰۴:۵۸
var divFontsArray = new Array('doc_div15','content_span','content_span *');
var currentFontSize = 9;
function changefSize(Wdo)
{
if (Wdo == 'plus')
currentFontSize++;
else if (Wdo == 'reset')
currentFontSize = 9;
else if (Wdo == 'minus')
currentFontSize--;
for (i=0; i
نمیتوانیم همه چیز را سانسور کنیم یا مردم دنیا را براساس سیستم خودمان تنظیم کنیم بلکه باید با بالا بردن سطح آگاهی مخاطب نگرش او را تغییر دهیم تا رفتارهایی که از او انتظار میرود را نشان دهد.
پس از مراسم قرعهکشی جام جهانی برزیل و هم گروه شدن ایران با آرژانتین در مرحله مقدماتی، شاهد حمله کاربران ایرانی و توهین به "لیونل مسی" بازیکن تیم ملی فوتبال آرژانتین و باشگاه بارسلونا در صفحه فیسبوکاش بودیم. این اقدام انعکاس بسیاری در رسانههای خارجی یافت و به آن پرداخته شده و حتی دستاویزی برای سوء استفاده برخی از آنها شد فارغ از تمام این مسائل به نظر میرسد این اقدام از ابعاد گوناگون نیازمند آسیبشناسی است.
اما واکنش کارشناسان در این میان متفاوت است از یک سو برخی معتقدند که این رخداد به علت عدم مدیریت هیجان در میان جوانان رخ داده است و برخی دیگر معتقدند این اتفاق ممکن است تعمدی بوده و دستانی پشت پرده باشد.
به گزارش ایلنا، جمعه ۱۴ آذر ماه پس از برگزاری مراسم قرعه کشی جام جهانی فوتبال اتفاق عجیبی افتاد. ناگهان بیش از ۵۰ هزار نفر از کاربران ایرانی شبکه اجتماعی فیسبوک به صفحهٔ لیونل مسی بازیکن تیم ملی آرژانتین که در جام جهانی با ایران همگروه است و مجری برنامه هجوم بردند و به فحاشی و هتاکی به این دو نفر پرداختند.
"بیتا شاهمنصوری" کارشناس ارتباطات و عضو هیات علمی دانشکاه آزاد؛ در این باره معتقد است: در رسانههای جمعی نظارت و کنترل فقط به صورت مقطعی مفید است و در درازمدت اثری ندارد. این اتفاق پیش آمده یک بحث روانشناسی و اجتماعی است.
وی افزود: ما مدیریت بحران خشونت و مدیریت هیجان و سرگرمی برای جوانان نداریم. کاربران فیسبوک بیشتر جوان هستند نبود مدیریت برای سرگرم سازی و کنترل هیجان سبب شده است که این هیجانات به این شکل بروز کند.
شاه منصوری ادامه داد: همانند همجمهای که علیه مسی راه افتاد برای مجری برنامه نیز رخ داد اما چون او خانم بود هتاکانه با او برخورد شد و این مساله به فرهنگ مردسالار ما برمیگردد.
این کارشناس ارتباطات ادامه داد: ما نمیتوانیم همه چیز را سانسور کنیم یا مردم دنیا را براساس سیستم خودمان تنظیم کنیم بلکه باید با بالا بردن سطح آگاهی مخاطب نگرش او را تغییر دهیم تا رفتارهایی که از او انتظار میرود را نشان دهد. مشکل از بچههای ما نیست. مشکل از فرهنگ ماست.
وی افزود ما نمیتوانیم هیجان جوانان را مدیریت کنیم مثلاً بعد از انتخابات، جوانان به خیابانها آمدند و شادی کردند آیا میتوانیم بگوییم این به آن معناست که همهٔ این افراد پیگیر و تحلیلگر مسائل سیاسی هستند؟ این جوانان همانهایی هستند که برای محرم هم به خیابان میآیند این هیجان چه برای انتخابات چه برای قرعه کشی یکسان است و باید مدیریت و فرهنگسازی شود.
شاه منصوری ادامه داد: فیسبوک نیز تنها یک ابزار ارتباطی است و تنها راهی بوده است که جوانان توانستند این هیجان را در آنجا نشان دهند.
این صحبتها در حالی است که موسوی چلک، آسیبشناس اجتماعی نظر دیگری در این باره دارد: یکی از راههای ایجاد ارتباطات فرهنگی و اجتماعی بین المللی در مراسم مهم ورزشی است و بین ورزشها فوتبال از همه محبوبتر و جام جهانی فوتبال از همه مهمتر است ما نتوانستیم از این فرصت برای معرفی فرهنگ غنی ایرانی استفاده کنیم و فرصت سوزی کردیم.
وی ادامه داد: انشاالله که این اتفاق سهوی باشد و تعمدی برای تخریب افکار عمومی در این زمان که بحث مذاکرات هستهای انرژی زیادی از کشور گرفته است؛ نباشد.
این آسیبشناس اجتماعی افزود: امیدواریم این مساله سیاسی نبوده باشد و قصد بر این امر نباشد که در میان افکار عمومی دنیا؛ ایرانیان خشن و بیادب نشان داده شوند.
وی ادامه داد: چند کامنت اول محتوایی مثبت داشت اما ناگهان کامنتهای منفی زیادی در ادامه نوشته شد تا محتوای کامنت ابتدایی را از چشم دور کند من حکم صادر نمیکنم اما امیدوارم این بحث سیاسی نباشد.
"موسوی چلک" اظهار داشت: نباید میگذاشتیم کار به اینجا بکشد و شاید باید سفیر هم در این زمینه نامهای مینوشت. مسی در نظرسنجی برنامه نود در بین ایرانیان محبوبترین بود. همین طور او بازیکن بسیار بیحاشیهای است و ما دقیقاً دست روی او میگذاریم و با این کار خودمان را زیر سوال بردیم.
وی در پایان اظهار داشت: اگر قصد سیاسی در کار نبوده باشد یا این افراد دچار خودکم بینی شدهاند و یا باید به سلامت روانی این افراد شک کرد.
+ نوشته شده در جمعه ششم دی ۱۳۹۲ ساعت 21:13 توسط سید
|
رییس صندوق بازنشستگی دولت عدالت محور! چگونه به خود اجازه داد حقوق ده ها میلیونی از سازمانی بگیرد که متعلق به محرومانی است که با کمترین حقوق گذران زندگی می کنند؟
پارسینه در این باره مدعی شد: در شرایطی که بسیاری از بازنشستگان کشوری و لشگری با دریافت حقوقی در حدود ماهیانه 500 هزار تومان بشدت تحت فشار وشرمنده خانواده خود می باشند، رییس صندوق بازنشستگی حقوق ماهیانه 25 میلیون تومانی یعنی 50 برابر یک بازنشسته معمولی دریافت می کند.
خانم عطاریان که در دولت احمدینژاد به عنوان رییس صندوق بازنشستگی کشور منصوب شد و با وجود تغییرات مکرر در وزارت رفاه، پست خود را حفظ کرده و تا امروز در این مسئولیت قرار دارد بابت ریاست بر سازمان بازنشستگی کشور پایه حقوقی بیش از 12 میلیون تومان دریافت میکند که با احتساب اضافه کار و حق ماموریت و ... بعضا این رقم به 25 میلیون تومان در ماه میرسد که تازه این رقم بدون احتساب پاداش هنگفت پایان سال میباشد.
این در شرایطی است که صندوق بازنشستگی کشور در طول سالهای گذشته عملکردی فاجعهآمیز داشته است و بسیاری از اندوختههای بازنشستگان را بر باد داده است.
مدیریت ضعیف رییس صندوق بازنشستگی و توصیهپذیری وی از برخی افراد خاص به قیمت بازی کردن با سرمایه میلیونها بازنشسته تمام شده است.
+ نوشته شده در جمعه ششم دی ۱۳۹۲ ساعت 21:13 توسط سید
|
ابن قیم نیز مانند استادش مورد انتقاد و طعن علمای اهل سنت قرار گرفته است. ابن حجر هیتمی درباره او و استادش میگوید: مبادا به چیزهایی که در کتابهای ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم جوزی و دیگرانی که پیرو هوای نفس خود هستند و خداوند آنها را گمراه ساخته و قلبشان را مهر زده و چشمشان را پوشانده، گوش کنی.
گروه گزارش ویژه مشرق - مهمترین شاگرد ابن تیمیه، سرچشمه خباثتهای وهابیان و دشمن امیرالمومنین علیه السلام، ابن جوزی شمس الدین محمد بن أبی بکر بن أیوب بن سعد بن حَریز روز هفتم رجب سال 691 هـ.ق منطقه «زُرع» در فاصله 96 کیلومتری دمشق به دنیا آمد. او به ابن قَیِّم جوزیة شهرت دارد. به این علت که پدر او سرپرست و قیّم مدرسه جوزیه بود.
ابن قیم در اواخر قرن هفتم و نیمۀ اول قرن هشتم هجری در شام می زیست. قرن هفتم، قرن هجوم ویانگر لشکریان مغول بهجهان اسلام بود. درست سی و پنج سال پیش از تولد ابن قیم، یعنی در 656 ق، بغداد به دست هلاکوخان سقوط کرد، المستعصم بالله آخرین خلیفۀ عباسی کشته شد و بدین ترتیب سلسله عباسی خاتمه یافت.
شاگرد و مدافع ابن تیمیه بیشک ابن قیم جوزی است که در همه اقوال و عقاید تابع و حامی بیچون و چرای او بود و نشر و بسط عقاید ابن تیمیه را در زمان حیات او و پس از مرگ او بر عهده داشت و به همین سبب او را تازیانه زدند و سوار بر شتر در شهر گرداندند و با ابن تیمیه در قلعه دمشق زندانی کردند.
او از 712ق/1312م تا سال مرگ ابن تیمیه ملازم او بود و با مخالفان او درافتاد. از این رو نام او همیشه با نام استادش قرین است.
اساتید و شاگردان
او از محضر اساتید متعددی استفاده برد که در بین آنها افرادی مانند ذهبی، مزی و ابن تیمیه قرار دارند که مهمترین آنها ابن تیمیه است سرچشمه جریان وهابیت است. استادان ابن قيم معلمانی چون شهاب نابلسى، تقى الدين سليمان، ابو بکر بن عبد الدائم، عيسى مطعم، اسماعيل بن مکتوم، فاطمة بنت جوهر دانش آموخت، ادبيات را نزد ابو الفتح بعلى و مجد الدين تونسى و فقه و اصول را از صفى الدين هندى و ابن تيمية و اسماعيل بن محمد حرانى فرا گرفت.
ولى بيشترين تأثير را در آراى فقهى و کلامى از ابن تيمية پذيرفت. چنانکه در 21 سالگى هنگام بازگشت ابن تيميه از مصر تا پايان عمر به مدت 16 سال ملازمش بود. و به دفاع از نظريات او مىپرداخت . ابن جوزی را اصلیترین شاگرد ابن تیمیه و رئیس شاگردانش نامیدهاند.
مهمترین شاگردان ابن قیم عبارتند از: عبد الرحمن بن رجب بغدادى، اسماعيل بن عمر بن کثير( ابن کثير مفسر)، محمد بن عبد القادر محى الدين نابلسى و فرزندانش ابراهيم و شرف الدين عبد الله .
کارها و فعالیتهای ابن قیم جوزی
می توان کارها و فعالیت های وی را از خلال کتبی که در مورد زندگی وی نوشته شده به چهار دسته تقسیم کرد:
1- امامت در مدرسه جوزیه
2- تدریس در مدرسه صدریه و جاهای دیگر
3- متصدی شدن امور استفتاء
4- تألیف کتب
آثار و کتابها
برای ابن قیم جوزیه، بیش از 98 اثر ذکر شده که از میان آن ها می توان موارد زیر را بر شمرد:
1. الصواعق المرسله،
2. زادالمعاد،
3.مفتاح دار السعاده و منثور و لایة العلم و الارادة،
4.مدارج الساکین،
5. الکافیه الشافیة فی النحو،
6. الکافیه الشافیه فی الانتصار للفرقه الناجیه،
7. الکلم الطیب و العمل الصالح،
8. الکلام علی مسأله السماع،
9. هدایه الجباری فی أجوبة الیهو و النصاری،
10. المنار المنیف فی الصحیح و الضعیف،
11. اعلام الموقعین عن رب العالمین،
12. الفروسیة،
13. طریق الهجرتین و باب السعادتین،
14. الطرق الحکمیة،
15. ذم الهوی،
16. اعانة اللهفان من مصاید الشیطان،
17. الجواب الکافی لمن سأل عن الدواء الشافی (أو الداء و الدواء)،
18. بدائع الفوائد،
19. الروح.
فلسفی اندیشیدن در خصوص شرع و اصول دین یکی از سنتهای فکری روزگار ابن قیم بود که وی با آن درگیر شده و آن را یک سنت فکری غیر دینی تلقی کرده بود و برخوردی سطحی با فلسفه و فیلسوفانی چون فارابی، ابن سینا، محمدبن زکریای رازی و به ویژه خواجه نصیر الدین طوسی داشت.
ابن قیم که با شبهات ابلیس از طریق نظرات شهرستانی آشنا شده بود می پنداشت که بسیاری از اندیشه های فلسفی و آراء مذاهب از شبهات مذکور برخواسته است گرچه ابن قیم از میان علمای یونان سقراط را موحد می دانست و او را آشنا به صفات خداوند و معتقد به معاد می شناساند و افلاطون را که به انکار عبادت بت ها پرداخته و به حدوث عالم قائل بوده را تأیید می کند اما از آنجا که عقلیات یونانی را رد می کند بیشتر نظر به ارسطو دارد ، به نظر ابن قیم ارسطو عالم را قدیم دانسته و دیگر فلاسفه را فریفته است.
او بیشتر فیلسوفانی را که به سخنان ارسطو اعتنا کرده و وی را معلم اول خوانده و منطقش را میزان استدلال عقلی دانسته اند از جمله ی ملاحده می خواند.
یک تذکر مهم
پیش از این در مقالات قبل گفته بودیم وهابیان تمام افکار و فتاوای خود را بیش از هرکس دیگر تحت تاثبر ابن تیمیه و ابن قیم صادر می کنند. پس فتاوای عجیب بخصوص جنسی را که از این پس خواهیم دید در واقع باید نتیجه آراء عجیب این دو بدانیم.
باورها و بدعتهای شاگرد ابن تیمیه
او سفر کردن برای زیارت قبر پیامبران را جایز نمیدانست و همچنین اجتماع در کنار قبور پیامبران و اولیای الهی را کاری مشرکانه خوانده و می گفت: این کار مفاسد متعددی دارد که عبارت است از: نماز خواندن به سمت قبر و طواف کردن در اطراف قبر و بوسیدن آن و کمک طلبیدن از آنها و درخواست روزی و عافیت و پرداخت شدن قرضها و برطرف شدن گرفتاریها است! اینها خواستههایی است که بتپرستان از بتهایشان طلب میکردند.
که این مطلب خلاف صریح آیه قرآن است که می فرماید تنها کافران از اهل قبور مایوس می شوند:
یا این آیه ها که شهدا زنده اند: وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُونَ (سوره بقره،آیه154)
وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ (سوره آل عمران،آیه169)
او طی سفری که به قدس شریف داشت، بر بالای منبر مشغول موعظه مردم شد و گفت: من الآن به وطن خود برمیگردم و به زیارت قبر حضرت ابراهیم نمیروم. همچنین در نابلس همین موضوع را مطرح کرد و گفت: من به زیارت پیامبر نخواهم رفت. تخریب بنای قبور صرفا اولیای خدا
وهابیان پلید به استناد این بدعت او بقیع و دیگر اماکن مقدسه را ویران کردند که می گفت: مشاهدی که بر روی قبرها بنا شده، از موارد شرک است و باید تخریب شود و جایز نیست حتی یک روز آنها را باقی گذاشت.
وهابیان پلید به استناد این بدعت او بقیع و دیگر اماکن مقدسه را ویران کردند که می گفت: مشاهدی که بر روی قبرها بنا شده، از موارد شرک است و باید تخریب شود و جایز نیست حتی یک روز آنها را باقی گذاشت.
جالب اینجاست که این روزها تروریست های اموی ایام زیادی است که حمص را در اختیار دارند. همان شهری که معروف است به مدینه الخالد بن ولید. اما هیچ تعرضی و اشکالی به قبر خالد بن ولید نکرده اند.
قبر خالد بن ولید
دشمنی با امیر المومنین علیه السلام
ابن قیم همانند ابن تیمیه، به دشمنی و انکار فضایل امام علی علیه السلام می پرداخت و مدعی بود: حدیثهایی که رافضیها (شیعیان) درباره علی بن ابی طالب جعل کردهاند آن قدر زیاد است که قابل شمارش نیست. سپس از قول ابو یَعلی خلیلی نقل میکند که شیعیان در فضیلت علی بن ابی طالب و اهل بیت سیصد هزار حدیث جعل کردهاند.
var s1 = new SWFObject('/media/player/flvplayer.swf','single','400','300','7');s1.addParam('allowfullscreen','true');s1.addVariable('file','/files/fa/news/1392/9/25/459410_182.flv');s1.addParam('menu','false');s1.addVariable('width','400');s1.addVariable('height','300');s1.write('player1387165781156');
وحشی گری وهابیان و کشتار260 بیمار و پزشک یمنی دربیمارستان حوثی ها(لینک)
ابن قیم، در کتاب جلاء الافهام،وقتی قضیه مباهله را نقل می کند،نام امام علی علیه السلام را حذف می کند، با اینکه اجماع علمای اسلام،از شیعه و سنی، اتفاق دارند که یکی از کسانی که همراه حضرت رسول صلی الله علیه و آله در قضیه مباهله بود،علی علیه السلام بود،همراه حسن و حسین(علیهما السلام) و فاطمه(علیها السلام).
زهد و عبادت ابن قیم
شاگردش ابن رجب در مورد وی می گوید: ابن قیم عابدی شب زنده دار بود که نمازهایی به منتهای اطالت می خواند و شیفته ذکر خداوند شده و به آن انس گرفته بود. محبت و انابه و استغفار و اظهار افتقار به درگاه خداوند و خود را سر شکسته دیدن در مقابلش و دوری گزیدن از موانع عبودیت وی، از چیزهایی بود که در قلب ابن قیم جای گرفته بود، هیچ کس را همانند وی ندیدم و شگرف اندیش تر از او را هرگز مشاهده ننمودم.
سجده بر... نفر جلو در مکتب وهابیت!!!
ابن حجر عسقلانی می گوید: هنگامی که علامه ابن قیم نماز صبح را می خواند در همان مکان می ماند و به ذکر و یاد خدا مشغول می شد تا اینکه موقع نماز ظهر فرا می رسید و می گفت: این صبحانه من است که اگر آن را انجام ندهم نیرو و قوای بدنم ساقط می شود و می فرمود: انسان بوسیله صبر و فقر به درجه امامت در دین دست می یابد و کسی که می خواهد راه خدایی را بپیماید باید دارای همتی عالی باشد که باعث رشد و ترقی اش شود، و همچنین باید دارای علمی باشد که او را به راه راست هدایت کند.
و اینجاست که باید گفت: نماز بی ولای او عبادتیست بی وضو به منکر علی(علیه السلام) بگو نماز خود قضا کند
var s1 = new SWFObject('/media/player/flvplayer.swf','single','400','300','7');s1.addParam('allowfullscreen','true');s1.addVariable('file','/files/fa/news/1392/9/23/458387_391.flv');s1.addParam('menu','false');s1.addVariable('width','400');s1.addVariable('height','300');s1.write('player1387165384902');
نماز جماعت مختلط با امام جماعت زن نتیجه دوری از مکتب اهل بیت علیهم السلام (لینک)
نظر علمای اهل سنت درباره ابن قیم جوزی و وهابیت
ابن قیم نیز مانند استادش مورد انتقاد و طعن علمای اهل سنت قرار گرفته است. ابن حجر هیتمی درباره او و استادش میگوید: «مبادا به چیزهایی که در کتابهای ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم جوزی و دیگرانی که پیرو هوای نفس خود هستند و خداوند آنها را گمراه ساخته و قلبشان را مهر زده و چشمشان را پوشانده، گوش کنی». سپس آنها را ملحدی مینامد که از دین خارج شدهاند.
ابن قیم جوزی از طرف شمس الدین مالکی محکوم به کفر و اعدام شده بود لکن ابن قیم به او میگوید، قاضی حنبلی توبه و اسلامم را پذیرفته و مرا محقون الدم شمرده است. قاضی مالکی بعد از این اظهارات ابن قیم، او را شلاق زده و بر الاغ سوارش نموده و در خیابانها میگرداند.
شیخ جمیل صدقی زهاوی در باره وهابیت گفته:
خداوند وهابیت را بکشد، زیرا این فرقه به خود جرأت داده که همه مسلمین را تکفیر کند گویا همّ و هدف بزرگ آن فقط تکفیر نمودن است و بس. میبینید که وهابیان کسانی را که توسط پیامبر به خداوند متوسل میشود تکفیر نمودهاند.
این عالم اهل سنت کتابی به نام «الفجر الصادق فی الرد علی منکری التوسل و الکرامات و الخوارق» در رد وهابیت نوشته است.
زینی دحلان مفتی مکه میگوید که سید عبد الرحمن اهدل مفتی زبید میگفت:
هیچ نیازی به تالیف کتاب در ردّ وهابیت دیده نمیشود زیرا در ردّ آنان همین سخن پیامبر که فرمود «سیماهم التحلیق» یعنی چهره و علامت آنان این است که موی سرش را میتراشند، کفایت میکند. زیرا محمد بن عبد الوهاب دستور داده است که پیروان او سرشان را بتراشند.
شیخ خالد بغدادی میگوید: اگر کتابهای وهابیها را به دقت مطالعه کنیم در مییابیم که مانند کتابهای لا مذهبها سعی دارند که با افکار باطلهشان مسلمانان را مورد خدعه قرار داده و آنان را گمراه کنند.
ابن قیم جوزی معترف است که انبیاء نزدیکترین وسیله برای قرب به خداوند هستند!!!
دشمنی با تشیع و عالم بزرگ شیعی
ابن تیمیه که سخت از نابودی حکومت فاسد عباسی ناراحت بوده درباره نقش خواجه نصیرالدین طوسی در سقوط بغداد در مجموع الرسائل مینویسد: تاتاران بر کشورهای اسلامی یورش نبردند و خلیفه بغداد و دیگر فرمانروایان اسلامی را نکشتند جز با کمک و پشتیبانی ملحدان (اسماعیلی) و کارگردان این [رویدادها] همانا وزیر آنان نصیرالدین طوسی در الموت بود. او بود که دستور کشتن خلیفه و از میان بردن حکومت وی را صادر کرد.
ابن تیمیه با بی شرمی تمام هرآنچه که لایق خود بود را در مورد این عالم بزرگ نوشته و در کتاب مشهورش منهاج السنه به دروغ مینویسد: او آدم بی مبالاتی در دین بود، شعائر اسلامی را مراعات نمیکرد، مرتکب فواحش میشد، نماز نمیخواند و در ماه رمضان شراب و مسکرات مینوشید و زنا میکرد.!!!
var s1 = new SWFObject('/media/player/flvplayer.swf','single','400','300','7');s1.addParam('allowfullscreen','true');s1.addVariable('file','/files/fa/news/1392/9/25/459411_862.flv');s1.addParam('menu','false');s1.addVariable('width','400');s1.addVariable('height','300');s1.write('player1387166468687');
ابن قیم هم در کتاب اغاثه اللهفان راه پر از فریب استادش را پیموده و مینویسد: هنگامی که فرصت به سراغ ملحدان و حامی شرک و کفر... نصیرالدین ... آمد وی از پیرامون پیامبر [خدا] و مؤمنان به کیش او انتقام گرفت. آری او مسلمانان را از دم شمشیر گذراند... و خلیفه را بکشت.
ابن قیم جوزی، خواجه را با الفاظ رکیکی به باد اتهام و دشنام میگیرد درباره وی میگوید: «او منکر معاد و تعلیم دهنده سحر بود و بتها را عبادت میکرد».
var s1 = new SWFObject('/media/player/flvplayer.swf','single','400','300','7');s1.addParam('allowfullscreen','true');s1.addVariable('file','/files/fa/news/1392/9/25/459412_897.flv');s1.addParam('menu','false');s1.addVariable('width','400');s1.addVariable('height','300');s1.write('player1387166512342');
اعتراف وعصبانیت وهابیون از گسترش مکتب اهل بیت(ع) در دنیا(لینک)
فتواهای عجیب جنسی+18!!!
ابن قیم جوزی می گوید: اگر زنی شوهر نداشت و شهوت بر وی غلبه کرد بعضی از فقیهان ما گفته اند می تواند از آلت مصنوعی استفاده نماید. !!!!(بدائع الفوائد لابن قیم الجوزیة/ ج4/ ص905.)
بر همین منوال ابن حزم اندلسى مىنویسد: اما زنا: مالکىها (زن بىشوهرى را) که حامله شده، حد مىزنند؛ هرچند که شاید مجبور به این عمل شده باشد، و مرد همسر دار را که با زن اجنبى از پشت نزدیکى کند سنگسار مىکنند؛ همچنین اگر عمل قوم لوط را انجام دهد؛ چه همسر دار باشد یا نباشد .اما اگر با حیوانات نزدیکى کند، حد نمىزنند؛ همچنین زنى را که به سگ زنا مىدهد، حد نمىزنند و همه آنها را حلال کردن فرج براى امر باطل مىدانند. و نیز اگر زن عاقل، بالغ و مختارى به کودکى زنا دهد، حد نمىزنند؛ اما اگر مردى با دختر خردسال که همسن این کودک (که زن بالغ و ... به او زنا داده) باشد، حد مىزنند.
که در دوره جدید نسخه تازه اش را مفتیان وهابی به شاگردان خود تجویز می کنند:برای تقویت قوای جنسی فیلمهای پورنوی بازیگران صرفا مسلمان را ببینید!!!!
دکتر موسی شاهین لاشین،نویسنده وهابی در شرحی که بر صحیح مسلم نوشته با نام -فتح المنعم شرح صحیح مسلم-به عایشه توهین کرده وگفته است ایشان به جوانی شیر داده است!
او می گوید: عائشه ، اعتقاد داشت که رضاع کبیر سبب محرمیت مىشود و قطعا خود او غلامی ( که نزدیک به سن بلوغ بوده) را شیر داد و آن غلام بر او وارد مىشد؛ اما سایر مادران مؤمنان، آن را قبول نداشتند.!!!
و از سوی دیگر همینها چنین فتوا می دهند: بنا برفتوای شیخ محمد العریفی چهره سرشناس وهابیت عربستانسعودی حضور هر دختری با پدرش در یك مكان خلوت حرام است زیرا ممكن است این پدر دارای انحرافات اخلاقی باشد و به دختر خود تجاوز كند!!!
یا اینکه گفته شده: يک مفتي وهابي که در اروپا زندگي مي کند، فتوا داده است که زنان حق دست زدن به موز و خيار را ندارند. اين مفتي وهابي در فتواي خود در اين باره مدعي تحريک زنان توسط اين دو ميوه شده است.
اين مفتي در ادامه اين فتواي مضحک خود آورده بود که در صورتي که زنان تمايل به خوردن اين دو نوع ميوه دارند، بايد از شخص ديگري، براي مثال يک مرد مانند همسر و يا پدر خود کمک بگيرند و از آنان بخواهند اين ميوه ها را بريده و در اختيار آنان قرار دهند!!!
و نیز: عبدالله الداوود نويسنده سعودي که از مدافعان شديد خط فکري وهابيت و شيوخ وهابي به شمار مي رود، حضور يک مرد با يک جوان يا نوجوان زيبا در محلي به تنهايي را حرام اعلام کرد زيرا به اعتقاد او حضور اين جوان يا نوجوان زيبا مي تواند آن مرد را به گناه و به فکر لواط کردن بيندازد! عبدالله الداوود با هدف اثبات ادعاي خود به نوشتاري از ابن کثير از علماي اهل سنت و تعدادي از فتواهاي ديگر مفتي هاي وهابي اشاره کرد.
وي در ادامه افزود: بر همين اساس نبايد جوانان و نوجوانان زيبا را در سلول هاي مشترک با ديگر مردان قرار داد؛ زيرا ممکن است آنان را مورد تجاوز قرار دهند.
اما فتواي ديگر يک مفتي وهابي به نام عبدالباري الزمزمي اهل مراکش که در فتواي خود مي گويد: دختران زشت که موفق نشده اند ازدواج کنند، براي اينکه بتوانند راه را براي ازدواج خود مهيا کنند و جوانان را به خود جذب کنند، بايد لباس هاي نيمه عريان بر تن کنند تا از اين طريق جوانان را تحريک و به سمت خود بکشانند.
روانه زندان کردن استاد و خود، در اسناد تاریخی
ابن تیمیه در یکی از دفعات مدت 5 ماه و 18 روز در ندان ماند تا در روز دوشنبه عاشورای 721ق فرمانی از سلطان مبنی بر آزادی ابن تیمیه از زندان رسید و او از زندان خارج شد. در روز دوشنبه ششم شعبان 726ق بار دیگر ابن تیمیه را با برادرش زینالدین عبدالرحمان در قلعه دمشق زندانی کردند
سبب صدور فرمان سلطان این بوده که ابن قیم در شهر قدس در مسأله شفاعت و توسل به انبیاء سخن گفت و به فتوای ابن تیمیه آن را جائز نشمرد و مجرد قصد قبر حضرت را (بدون قصد مسجد آن حضرت) منکر شد.
مردم بیتالمقدس از این فتوا ناراحت شدند و به قاضی القضاه دمشق نامه نوشتند و این خبر به سلطان رسید. او مسأله را به قاضی القضاه حنفی ارجاع کرد. قاضی القضاه حنفی ابن تیمیه را سخت نکوهش کرد و این موجب شد که ملک ناصر فرمان دهد که او را به زندانی کنند.
این خبر را یکی از حاجبان نایبالسلطنه به ابن تیمیه رسانید. میگویند: ابن تیمیه از شنیدن این خبر اظهار سرور کرد. او را سوار بر اسب به قلعه دمشق بردند و در آنجا اتاقی به او اختصاص دادند. برادرش زینالدین نیز برای خدمت به او بدانجا رفت.
روز چهارشنبه نیمه شعبان قاضی القضاه دستور داد جمعی از یاران ابن تیمیه را در زندان حاکم محبوس سازند و جمعی از آنان را نیز تعزیر نمایند و بر چارپایان سوار کنند، اما بعد از تعزیر آنان را آزاد ساختند، از این میان ابن قیم را به زندان انداختند و کتک زدند.
var s1 = new SWFObject('/media/player/flvplayer.swf','single','400','300','7');s1.addParam('allowfullscreen','true');s1.addVariable('file','/files/fa/news/1392/9/25/459413_335.flv');s1.addParam('menu','false');s1.addVariable('width','400');s1.addVariable('height','300');s1.write('player1387166584590');
وهابیت و تخریب آثار فرهنگی(لینک)
مرگ ابن جوزی
ابن قیّم سرانجام پس از شصت سال زندگی در دنیا، در شب سیزده رجب سال 751 هـ.ق مرد وی در دمشق در قبرستان باب الصغیر در کنار پدرش به خاک سپرده شد، قبرش تا امروزه معروف است و در سمت چپ قبرستان از جهت دخول از دروازه جدید قرار دارد. (اللهم احشره مع من احب)
گاهی شما استانداردهای اخلاقی را چنان بالا تعریف میکنید که آیتالله جوادی آملی هم باید فکر کند ببیند در استانداردهای شما جا میگیرد یا نمیگیرد؛ اما گاه آن دختری که آزار جنسی دیده هم خودش را در تلویزیون شما میهمان بلکه میزبان میداند؛ این یعنی آغاز یک جنبش اجتماعی توسط رسانه ملی.
کد خبر: ۳۳۹۵۰۳
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ - ۲۳:۳۷ - 19 August 2013
مشاور و سیاستگذار حوزه رسانهٔ حسن روحانی در انتخابات اخیر که ابتکار کلید را از او میدانند و به رغم نقش کلیدیاش حتی در فرآیند بررسی سوابق کاندیداهای وزارتخانهها، پیش از آن که در این سطح وسیع زیر ذرهبین قرار گیرد نیز چهرهای شناخته شده برای اصحاب حوزه ارتباطات بود و سالها در سطح نظریهپرداز در این حوزه و البته حوزه امنیتی کار کرده بود. آشنا اما بر خلاف همه گمانهزنیها، هنوز پست نگرفته و به فعالیت پیشینش مشغول است و در حوزه ارتباطات سخن میگوید؛ آخرین سخنانش نیز در مقام صاحب نظر در حوزه ارتباطات، درباره رویکرد و شیوه عمل رسانه ملی است.
به گزارش «تابناک»، نشست نقد و بررسی برنامه ماه عسل که امروز در فرهنگسرای رسانه برگزار شد، بیش از آن که ماه عسل در بطنش قرار گیرد، رسانه ملی و کارکردش در متن قرار گرفت، چرا که دکتر حسام الدین آشنا، چهره مطرح ماههای اخیر ـ که به رغم تخصص در حوزه ارتباطات و حضور در میان صاحبنظران این حوزه، کمتر علاقه به رسانهای شدن دارد ـ از کل به جز رسید و برای بررسی این برنامه ترجیح داد، نخست همه رسانه ملی و رویکردهایش را ـ که جزئی بسیار کوچک از آن، ماه عسل است ـ بررسی کند که تنها معدودی از رسانهها متن بسیار مهم این گفتار را بازتاب دادهاند.
متن گفتار آشنا در این نشست بدین شرح است:
۱ ـ وقتی از وظایف و کارکردهای رسانه صحبت میشود، بسیجگری اجتماعی، یکی از کارکردهای رسانههاست که مطرح میشود. بسیجگری یعنی تلویزیون مثلا باید بتواند در یک زمان یا دوره خاص همه افکار عمومی را پیرامون یک مسأله تجمیع و انرژی اجتماعی را آزاد کند. این وظیفه بسیار بزرگی است و در دوران جنگ، شاهد آن بودیم و به خصوص در دوران انتخابات، تلویزیون وارد بسیجگری اجتماعی میشود. بحث امروز دنیا این است که آیا تلویزیون وظیفهاش بسیجگری اجتماعی است یا میتوانیم به سمت جنبشهای اجتماعی رسانه محور هم برویم. بحث بسیار مهم درباره برنامه ماه عسل، این است که آیا میتوانیم ماه عسل را آغاز و تداوم یک جنبش اجتماعی بدانیم یا تنها یک لحظه و یک ماه و فقط یک حس و حال در لحظهای تاریخی است.
اگر به این مسیر برویم و به این نگاه کنیم که رویکرد تلویزیون، رویکردی است که به سمت ایجاد جنبشهای اجتماعی مثبت میرود و برنامه ماه عسل، یکی از طلایهداران چنین حرکتی است، باید استقبال کرد و آفرین گفت و به این تلویزیون امید داشت؛ اما جنبش اجتماعی چگونه اتفاق میافتد؟ فقط با برنامهای که سی شب جامعه را با عواطف، احساسات و درنگها و تلنگرها بمباران میکند یا این که این برنامه یا برنامههای مشابه باید در سال پهن بشوند و آرام آرام با شدت کمتر ولی استمرار بیشتر جنبش اجتماعی به راه اندازند. بسیار تفاوت میکند بین این که من آب را در لولههای شهر جاری کنم یا یک فواره درست کنم. این دو تفاوت جدی دارند؛ بنابراین، میتوان به اهمیت این برنامه و برنامههای مشابه اندیشید وقتی که به جای ماه محور یا مناسبت محور به برنامههای تفریحی و سالم تبدیل میشوند.
۲ ـ باید یاد کنم از مرحوم استاد احمد توانا که دکترایش را گرفته و شاگرد شهید مطهری بود ولی آمده بود در مدرسه راهنمایی معلم ادبیات شده بود و پس از انقلاب لباس روحانیت را ترک کرد و شد یک معلم معمولی دبیرستانهای تهران که درس ادبیات و دینی و انشا میداد. از آقای دکتر توانا پرسیدم آقای دکتر، شما یک آیت الله هستید که میتوانید در کنار رهبران انقلاب جایگاهی داشته باشید.
او به من گفت آقایان در دروازه بهشت ایستادهاند. من ترجیح میدهم در دروازه جهنم بایستم. آنها میخواهند مردم را به بهشت ببرند و من مراقبم به جهنم نروند و ما آخر خط میایستیم. دیدن بدنه اجتماعی، دیدن همه کسانی که با تنوع و تکثر خودشان را دیندار میدانند، ولو اینکه دیگران مارک دینداری به آنها نمیزنند، بلکه مارک بیدینی میزنند. کسانی که در تعریف خودشان، خود را بال شکستههایی میبینند که میخواهند اجازه پرواز پیدا کنند ولی انگ اجتماعی آنها را وارد جامعه نمیکند و ما برنامه برای آنها میخواهیم.
گاهی شما استانداردهای اخلاقی را چنان بالا تعریف میکنید که آیت الله جوادی آملی هم باید فکر کند ببیند در استانداردهای شما جا میگیرد یا نمیگیرد؛ اما گاه آن دختری که آزار جنسی دیده هم خودش را در تلویزیون شما میهمان بلکه میزبان میداند؛ این یعنی آغاز یک جنبش اجتماعی توسط رسانه ملی.
این ملی بودن رسانه یعنی به رسمیت شناختن همه تفاوتها و تنوعها و چیزی که در کلام رهبر انقلاب بود که متأسفانه در تلویزیون دفن شد. ایشان گفت، بیایید فکر کنید کسانی که ما به آنها میگوییم بدحجاب و.. اینها یک نقص دارند، آیا ما نقص نداریم؟ اگر تلویزیون همین کلام رهبری را بگیرد و در بحث آسیبهای اجتماعی تغییر راهبرد بدهد، آنگاه این تلویزیون، تلویزیونی خواهد بود که هیچ شبکه ماهوارهای به گرد پایش نمیرسد. تلویزیون مردم باشید، آنگاه مردم هم با شما خواهند بود. ۳ ـ اگر بخواهیم از ژانر برنامه ماه عسل بگوییم، گفتوگو محور است، ولی نوعی خاص از گفتوگو محور است. برنامههایی است که به آنها میگویند رازگشا و اعتراف محور؛ یعنی یک نفر تلویزیون و مخاطبان تلویزیون را اینقدر خودمانی تصور میکند که حاضر است راز درونش را برای آنها باز کند. همه ما چون فضول هستی،م ورود به برنامههایی که درش راز گشایی میشود برایمان جذابیت دارد. این برنامهها از لحاظ اخلاق حرفهای و اخلاق اجتماعی به شدت زیر سؤال هستند.
یعنی آیا میتوانیم برای جذاب سازی یک برنامه، درون رازهای زندگی افراد ولو با رضایتشان وارد شویم؟ میتوانیم رازگشایی کنیم؟ تأثیرات این راز گشایی و پخش اعتراف در آینده فرد برای ما قابل پیشبینی نیست، ولو اینکه در لحظه از او امضا هم گرفته باشیم که من به این کار رضایت دارم. نمیگویم نباید این کار را کرد. منظورم این است که در دنیا ملاحظات اخلاق حرفهای در این کار ملاحظات مطالعه شدهای است نکند ما جذابیت یک برنامه را بگیریم و ضوابطش را نگیریم. باید نگران این موضوع باشیم. ۴ ـ متأسفانه چون در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران کارهایی انجام شده که اعتماد زدایی خیلی وسیع و عمیقی توسط این رسانه از خودش صورت گرفته، گاهی به نظر میآید بازسازی این اعتماد جز با برنامه زنده شدنی نیست. از لحاظ شیوه برنامه سازی و توان برنامه سازی بسیار تفاوت است میان برنامههای زنده و برنامههای زنده ضبط شده. امکاناتی که برنامه ضبط شده به ما میدهد، بسیار بیشتر از امکاناتی است که برنامه زنده میدهد.
این که تلویزیون جمهوری اسلامی، متأسفانه به علت ضعف عملکرد یا سوء تدبیر برخی مدیرانش دچار مشکل شده، نباید به ما مجوز بدهد که از امکانات برنامه سازی ضبطی بگذریم. اینجاست که بسیاری از مشکلات برنامه در زمان بندی، خودش را نشان میدهد؛ یعنی ما به مقداری که دوربین روشن است، باید پخش کنیم، در حالی که میتوانیم ضبط طولانیتر و پخش کوتاهتری داشته باشیم. در کنار این مسأله، حجم بسیار مهمی از کیفیت برنامه تابعی است از گزارشهای تصویری ضبطی که آماده شده و باید در این برنامه لحاظ بشود؛ چیزی که در این برنامه دیدیم گزارشهای آرشیوی بوده و نه گزارشهای تولیدی اختصاصی و درست کردن مستندهای کوتاه مختص این برنامه که میتواند فوقالعاده جذاب ترش بکند. ۵ ـ آیا این برنامهها مجری محور، مهمان محور، حضار محور یا ترکیبی از سهگانه میزبان، میهمان و حضار است؟ این ترکیب برنامه را جذاب میکند. متأسفانه به علت سوءتدبیرهایی که در این سالهای دراز در تلویزیونمان اتفاق افتاده، همواره ستاره کشی تلویزیونی را دیدهایم؛ یعنی تلویزیون برنتافته که یک ستاره مجری و یک ستاره برنامه ساز بدرخشد، چون همیشه میترسیدم پر رو شده و بعدا برای خود ما شاخ بشود یا برود در یک شو یا یک عروسی و محفل خصوصی فیلمش دربیاید و آبروی تلویزیون برود. ما بنا به تجربیات، نه گذاشتیم ستارههای بزرگی شکل بگیرند، نه اگر ستارهها نصفه نیمه خودشان خودشان را بالا کشیدند ،گذاشتیم ادامه بدهند. تجربهاش را خود احسان علیخانی دارد.
رابطه احسان علیخانی با تلویزیون رابطه قهر و آشتی است. یک سال میآید و یک سال نمیآید. این در مورد مجریهای دیگر هم اتفاق افتاده. بحث این که ما برنامهای احتیاج داریم که در آن میزبان ستاره شود بسیار مهم است. برای اینکه واقعیت در رابطه مردم با تلویزیون متاسفانه یا خوشبختانه این است که مردم چیزی به نام تلویزیون نمیشناسند. مردم چیزی به نام کانال هم نمیشناسند. مردم برنامه میشناسند و صاحب برنامه. مسأله مجری محوری، میزبان محوری و حضار محوری، بحث مهمی است. یکی از جذابیتهای چنین برنامههایی حضور حضار است؛ حضاری که در برنامه مشارکت میکنند و واکنشهای آنها جزو جذابیتهای بصری و گفتاری برنامه میشود. ۶ ـ آخرین نکته این است که آیا چنین برنامههایی باید تهیه کننده محور باشد، کارگردان محور باشد، گروه محور باشد یا پژوهش محور؟ اینکه تهیه کننده مجری باشد تجربه خوبی است و در موارد استثنایی مثل نود و ماه عسل، نشان داده مجریهای خاصی میتوانند تهیه کننده باشند؛ اما جای بخش پژوهش در برنامههای این گونه چقدر است؟
ضعف این برنامه همان حسن برنامه است؛ یعنی مجری از خوبیها و بدیهای برنامه است. اگر مجری ما تجربه اجتماعی عمیقتری داشت، اگر مجری ما مجرد نبود، اگر مجری ما عمق بیشتری داشت، اگر مجری ما زیاد حرف نمیزد، اگر مجری ما دخالتهای زیادی در گفتوگو نمیکرد، شاید برنامه روانتر جلو میرفت.
در پایان به نظرم احسان علیخانی عمیقترین، پر شورترین، پرتماشاگرترین و پر تأثیرترین برنامه تلویزیونی سالهای اخیر را ساخته و اگر کلاه داشتم به احترامش برمیداشتم؛ اما این نکته را یادمان نرود. من خیلی به آقای روحانی اصرار کردم که روز آخر برنامه ماه عسل در این برنامه ولو تلفنی باشند. آقای روحانی پرسید، این چه برنامهای است و.. و برایشان درباره برنامه توضیحاتی دادم و ایشان گفت: حال مردم را خراب نکنید، بگذارید خوش باشند.
+ نوشته شده در جمعه ششم دی ۱۳۹۲ ساعت 21:7 توسط سید
|
برای برگزاری مراسم عروسی برای 200 نفر در شرایط فعلی به طور میانگین همراه با میوه و شیرینی هشت میلیون تومان هزینه لازم است
تاريخ انتشار: جمعه ۲۹ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۹:۴۲
var divFontsArray = new Array('doc_div15','content_span','content_span *');
var currentFontSize = 9;
function changefSize(Wdo)
{
if (Wdo == 'plus')
currentFontSize++;
else if (Wdo == 'reset')
currentFontSize = 9;
else if (Wdo == 'minus')
currentFontSize--;
for (i=0; i
برای برگزاری مراسم عروسی برای 200 نفر در شرایط فعلی به طور میانگین همراه با میوه و شیرینی هشت میلیون تومان هزینه لازم است که در کنار آن ماشین عروس و گل ماشین 750 هزار تومان، آرایشگاه عروس و داماد یک میلیون و 500 هزار تومان و فیلمبردار و عکاس چهار میلیون تومان هزینه در بردارد.
دختران و پسران با گذراندن سنین کودکی و با رسیدن به بلوغ فکری، جسمی و مالی تصمیم به ازدواج میگیرند. ازدواج که یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین مراحل زندگی فرد به حساب میآید، برای خانواده و جوانان هزینههایی در بر دارد.
در نگاه اول برای جوانان که در شرف ازدواج هستند، ازدواج و شروع زندگی مشترک آن چنان هزینهای ندارد اما با گذشت زمان و دست به کار شدن برای تدارک مراسم عروسی و آغاز زندگی مشترک تفاوت میزان هزینه پرداختی و هزینه پیش بینی شده خودنمایی میکند.
هزینههای ازدواج برای پسران به جز خرید گل و شیرینی مراسم خواستگاری از آنجا شروع می شود که مراسم بله برون برپا خواهد شد که در این مراسم باید داماد و خانواده داماد هزینههای آن را متقبل شوند، منظور از نام بردن خانواده داماد به این دلیل است که بین هزینههای اکثر جوانان با درآمد آن ها تناسب وجود ندارد و خانوادهها در این زمان به کمک داماد و عروس میآیند.
هزینههای مراسم بله برون به طور میانگین که از حلقه نشان به قیمت 500 هزار تومان، پارچه به قیمت صد هزار تومان، چادر به قیمت 60 هزار تومان، گل و کیک مراسم به قیمت 150 هزار تومان تشکیل شده است در مجموع 810 هزار تومان برای تازه داماد تمام میشود.
در مرحله بعد نوبت به مراسم عقدکنان میرسد که برای برپایی عقدکنان نیاز به پیش نیازهایی مانند خرید عقد (خرید عروسی) دارد.
خرید عروسی به طور میانگین یک میلیون تومان هزینه در بردارد که از هزینههای خرید عروسی میتوان به لوازم آرایشی، کیف و کفش عروس و چادر اشاره کرد.
در کنار خرید عروسی می توان به خرید آیینه و شمعدان از قیمت 400 تا 700 هزار تومانی و لباس عروسی یک میلیون و 200 هزار تومانی اشاره کرد که آیینه و شمعدان نقره در بین جوانان و "پز قیمت" بالای لباس عروس بسیار مد شده است.
برای مراسم عقدکنان آقای داماد به طور میانگین برای 200 نفر باید 500 هزار تومان هزینه میوه و شیرینی، یک میلیون تومان آرایشگاه، صد هزار تومان گل دست، 600 هزار تومان ماشین و گل ماشین، 150 هزار تومان هزینه عاقد، سه میلیون تومان فیلمبرداری و عکاسی، پنج میلیون تومان سرویس طلا و 500 هزار تومان اتاق عقد هزینه کند.
در این میان نباید از جزء اصلی مراسم عقد که حلقه ازدواج است چشم پوشی کرد که برای این مورد باید به طور میانگین 800 هزار تومان هزینه بپردازد.
داماد نیاز دارد قبل از برگزاری مراسم عروسی محل زندگی آینده خود را مشخص کند که اگر خانه اجاره و رهن باشد به طور میانگین مبلغ 20میلیون تومان برای رهن باید کنار بگذارد.
در بحث آماده سازی منزل خرجهای متفرقه وجود دارد که از آنها گذر میشود اما از لوستر و تلویزیون برای خانه تازه عروس نمی توان چشم پوشی کرد که این دو کالا در حدود 3 میلیون تومان هزینه در بر دارد.
برای برگزاری مراسم عروسی برای 200 نفر در شرایط فعلی به طور میانگین همراه با میوه و شیرینی هشت میلیون تومان هزینه لازم است که در کنار آن ماشین عروس و گل ماشین 750 هزار تومان، آرایشگاه عروس و داماد یک میلیون و 500 هزا رتومان و فیلمبردار و عکاس 4 میلیون تومان هزینه در بردارد.
حال مهمانان منتظر هستند تا به مجلس دعوت شوند هزینه دعوت مهمانان(کارت عروسی) برای عروس و داماد با حساب 200 نفر به طور میانگین 120 هزار تومان میشود.
در روز بعد از عروسی نیز مراسم پاتختی برگزار می شود که این مراسم به طور میانگین 500 هزار تومان هزینه در بردارد و از سویی دیگر با نزدیکی به شب یلدا تازه داماد باید در شرف تدارک مراسم شب یلدا برای همسر خود باشد که آن نیز 500 هزار تومان هزینه خواهد داشت.
با این تفاسیر ازدواج برای یک داماد بدون هزینه رهن خانه 33 میلیون تومان هزینه در بردارد.
با بررسی آمار و ارقام هزینه برگزاری عروسی و تشکیل زندگی و درآمد یک جوان 20 و چند ساله به این نتیجه خواهیم رسید هزینههای ازدواج بیش از درآمد یک فرد است.
در این رابطه فردی 32 ساله به ایسنا گفت:در سال 85، هشت میلیون تومان هزینه ازداوج آن شده است.
او ادامه داد: در آن زمان نیز هشت میلیون تومان مبلغ زیادی بود اما تقریبا با میزان درآمد در آن زمان متناسب بود. همچنین جوان 23 ساله ای به ایسنا گفت: دو ماه گذشته مراسم عروسی خود را برپا کردهام که در حدود 40 میلیون تومان هزینه شده است و با توجه به شرایط کسب و کار و درآمد حجم اعظم هزینه های ایجاد شده را پدرم تقبل کرده است.
مرجع : ايسنا
+ نوشته شده در جمعه ششم دی ۱۳۹۲ ساعت 20:35 توسط سید
|
چرا اورژانس در این حادثه به خوبی عمل نکرد. برخی از جنازه ها و مصدومان این حادثه با وانت به بیمارستان منتقل شده بود.
طبق اخبار رسیده به سایت شوشان ، خانواده های عزادار حادثه غم انگیز تصادف مینی بوس جاده شوشتر - گتوند امروز در محل تصادف تجمع کردند و جاده را مسدود نمودند.
این افراد از عدم پاسخگویی مسئولین و عدم حضر به موقع اورژانس در این تصادف گلایه کردند و گفتند: چرا اورژانس در این حادثه به خوبی عمل نکرد. گفتنی است برخی از جنازه ها و مصدومان این حادثه با وانت به بیمارستان منتقل شده بود.
در همین زمینه رئیس شورای شهر صالح شهر ضمن تایید این تجمع گفت: تعدادی از جوانان که بیشترشان از خانوادههای کشته شدگان تصادف اخیر هستند نسبت به وضعیت نامناسب راه ها تجمع کردند.
محمد رضا بنیادزاده افزود: هم اکنون در حال آرام کردن جو هستیم ولی مردم خواستار همت مسئولان برای جلوگیری از تکرار حوادث خونبار در این محور پر تردد هستند.
بنیادزاده با اشاره به خواسته معترضان توضیح داد: تجمع کنندگان خواستار رسیدگی به وضعیت جاده ها هستند و می گویند که این اتوبان باید دو بانده شود.
رئیس شورای شهر صالح شهر یاد آور شد: از سال 1388 پروژه دو بانده کردن اتوبان مقابل شهر صالح شهر آغاز شد و قرار بود که در مدت شش ماه تکمیل شود اما تاکنون به صورت نیمه تمام به حال خود رها شده است. بنیاد زاده همچنین با اشاره به حادثه اخیری که در محور شوشتر – دزفول اتفاق افتاد گفت: هنوز دو نفر از حادثه دیدگان در بیمارستان گنجویان دزفول به حالت کما هستند. همچنین حال تعدادی دیگر مناسب نیست
+ نوشته شده در جمعه ششم دی ۱۳۹۲ ساعت 20:35 توسط سید
|
پس از اقامت یک روزه در بازداشتگاه برای متهمان دادگاه قضایی تشکیل می شود و در صورتیکه برای متهمان حکم "طرد از جزیره " صادر شود ، برای این افراد بلیط برگشت به همان شهری را که ازآن شهر آمده اند ، تهیه و بازگردانده می شوند.
خانه های اجاره ای که این روزها طرفداران بسیاری را در جزیره زیبای کیش پیدا کرده است ، چهره جزیره را رفته رفته به سیاهی می کشاند ، چرا که این خانه ها آسیب های بسیاری را در پی دارد.
به گزارش خبرنگار عصر خبر ، جزیره ای زیبا در جنوب ایران که در میان آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس واقع شده است . کیش! ،جزیره ای بیضی شکل با محیط ۴۴ کیلومتر و با طولی در حدود ۱۵٫۴۵ کیلومتر و عرضی حدود ۷٫۵ کیلومتر، مساحتی معادل ۹۰ کیلومتر مربع دارد و 20 هزار و 667 نفررا که عمدتا در شهر کیش ساکن هستند در خود جای داده است.
جزیره کیش سالانه پذیرای بیش از یک میلیون نفر گردشگر داخلی و خارجی است و عدم نیاز به دریافت ویزای ورود برای کلیه اتباع خارجی، یکی از زمینه های ورود گردشگران خارجی به این جزیره است .
کیش به شهر بدون چراغ قرمز معروف است ، که ساکنان آن قوانین راهنمایی و رانندگی و همین طور رعایت حقوق دیگران را بدون حضور اهرم زور که همان ماموران راهنمایی و رانندگی و چراغ های راهنمایی هستند ، رعایت می کنند .
اما آیا در این جزیره سایر آسیب های اجتماعی نیز بدون وجود چراغ قرمز از تقلا باز ایستاده اند و یا بیش از سایر شهرها جولان می دهند ؟!
فقط کافیست سفری کوتاه به جزیره کیش داشته باشید ، از فرودگاه خارج شوید و به محدوده داخل شهر بروید خواهید دید که پیدا کردن یک واحد آپارتمان خالی کار آسانی است ، فقط کافیست اراده کنید.
سری به یکی از مشاوران املاک های جزیره می زنید ، با اندکی تامل یک واحد آپارتمان نقلی 60 یا 70 متری شاید هم بزرگتر نصیبتان می شود با آنهم بااجاره شبانه روز ، شاید در ابتدا برای شماهم عجیب باشد که چرا یک واحد آپارتمان مسکونی به صورت شبانه اجاره داده می شود اما بعدهابه علت آن پی می برید.
آپارتمان 70 متری را برای یک شبانه روز 100 تا 120 هزارتومان اجاره می کنید و اقامتی خیال انگیز در جزیره زیبای کیش خواهیدداشت.
مدتی معطلی برای تحویل گرفتن آپارتمان کافی است تا با مشتری های سایر واحدهای مسکونی هم ملاقاتی داشته باشید ، دختروپسرجوانی که از نحوه رفتارشان مشخص بود که فقط دوست اند ، مشتری بعدی بنگاه معاملات ملکی هستند ، آنها هم واحد مسکونی اجاره می کنند و می روند .
به سراغشان می رویم و سوالاتی می پرسیم . پسری که خود را امیررضا معرفی می کند در خصوص نحوه اقامت خود در جزیره می گوید ، من به همراه دوستم زیاد به جزیره می آییم و چون برای اقامت در اکثر هتلها وجود صیغه نامه و شناسنامه لازم است ما آپارتمان اجاره می کنیم تا هم راحت باشیم و هم نیازی به ارائه شناسنامه و صیغه نامه نباشد .
امیررضا ادامه داد : البته برای تهیه مشروب و موادمخدر هم مشکلی وجود ندارد چرا که با نهایتا 50 تا 100 هزار تومان قیمت بالاترهرجورمشروبی که بخواهیم در داخل جزیره قابل تهیه است و به ریسک پذیری حمل آن در هواپیما و احتمالا لو رفتن شیشه مشروب و حتی موادمخدر در فرودگاه نیازی نیست.
به گزارش عصر خبر ، این مورد تنها نمونه ای از هزاران هزار مسافری است که در طول سال به جزیره کیش سفرمی کنند و با خیالی آسوده بدون اینکه اهرم قانونی درکار باشد به تفریح می پردازند.
اما شنیده ها ار مسئولان در خصوص آپارتمان های اجاره ای حاکی از آن است که افرادی که در کیش در خانه های اجاره ای اقامت دارند اکثرا دوست دختر ، دوست پسر هستند و درصورتیکه پلیس امنیت اخلاقی به آنها ظنین شود آنها را دستگیر و به بازداشتگاه منتقل می کند.
پس از اقامت یک روزه در بازداشتگاه برای متهمان دادگاه قضایی تشکیل می شود و در صورتیکه برای متهمان حکم "طرد از جزیره " صادر شود ، برای این افراد بلیط برگشت به همان شهری را که ازآن شهر آمده اند ، تهیه و بازگردانده می شوند.
تعداد این افراد کم نیست و جزیره کیش سالانه پذیرای تعداد کثیری از این افراد است و باید برای خانه های اجاره ای چاره ای اندیشید ، چرا که یکی از معضلات جزیره کیش وجود خانه های اجاره ای است که وقوع آسیب های اجتماعی را گسترش می دهد.
با وجود نظارت همه جانبه چشم های سوم پلیس در کوچه پس کوچه های کیش ، باز هم شاهد خیل عظیمی از سفر های دختران و پسران به این جزیره برای گذران اوقاتی خوش به دور از هیاهو و در کمال آرامش هستیم ، حال آیا نظارت پلیس می لنگد و یا پلیس در جریان کامل امور قرار دارد واداره این شهر توریستی را به توریستانش سپرده است.
+ نوشته شده در جمعه ششم دی ۱۳۹۲ ساعت 20:34 توسط سید
|
یک زن میلیاردر چینی ۱۵ سال است به نظافت خیابان ها مشغول است تا الگوی مناسبی برای فرزندانش باشد.
به گزارش افکارنیوز، یک زن میلیاردر چینی ۱۵ سال است به نظافت خیابان ها مشغول است تا الگوی مناسبی برای فرزندانش باشد. همه ما دوست داریم به عنوان والدین بهترین کارها را برای فرزندان خود انجام دهیم و الگوی مناسبی برای آنها باشیم و اکثر ما دوست داریم ارزش کار و فعالیت اجتماعی را به کودکان مان بیاموزیم. این کار ساده ای نیست و بسیاری از والدین در انجام آن ناموفق هستند.
یک زن چینی به نام یو یوژن خانم میلیاردری است که ثروت فراوانی دارد. او همه ثروتش را با کار و تلاش فراوان به دست آورده است. او صاحب بیش از ۱۷ آپارتمان است اما هنوز هم صبح زود از خواب بیدار می شود تا به تمییز کردن خیابانهای شهرش بپردازد. او برای انجام این کار ماهی ۲۳۰ دلار دستمزد میگیرد. وی ۶ روز در هفته ساعت ۳ بامداد بیدار میشود و کارش را شروع میکند در صورتیکه هیچ نیاز مادی به این شغل ندارد.
او به خبرنگاران گفته است که می خواهم برای دختر و پسرم الگوی مناسبی باشم. وی یک مزرعه دار است که با فروش محصولاتش و سرمایه گذاری کردن درآمد آن در شغل های دیگر بخش اعظم ثروتش را به دست آورده است. پسر او یک راننده است که ماهی ۳۲۰ دلار درآمد دارد و دخترش کارمند یک دفتر تجاری است و ۴۸۰ دلار در ماه حقوق می گیرد.
او می گوید مقصودش از این کار و تلاش بی وقفه نشان دادن ارزش کار کردن به بچه هاست. او میتواند در خانه بماند و از ثروتش لذت ببرد اما میگوید این کار کردن و تلاش است که به زندگی هر انسانی معنا میدهد. وی معتقد است مهمترین چیزی که باعث موفقیت و پیشرفت او شده است احساس مسئولیت وی نسبت به زندگی و اطرافیانش است.
+ نوشته شده در جمعه ششم دی ۱۳۹۲ ساعت 20:33 توسط سید
|
برگزار کنندگان این سمینار با انتخاب تصویری از مدفونکده تاریخ سراغ زن یهودی قجری به نام "راحل صدیق ارشادی " میروند و آن را به عنوان نمایهای از کنفرانس زن در جهان اسلام با چشمانی بسته منتشر میكنند.
صراط:همایش بین المللی زن در جهان اسلام با همکاری انجمن زنان پژوهشگر تاریخ دانشگاه مفید، پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی و مؤسسه امام موسی صدر، سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، معاونت امور زنان و خانواده رياست جمهوري، بنياد بين المللي پژوهشي استاد شهريار و کتابخانه و موزه مرکز اسناد مجلس شوراي اسلامي،در آذر ماه در تهران با محوریت موضوعی مطالعات زنان، نقش عملکرد زنان در جوامع اسلامی، مطابقت تطبیقی مسائل زنان در جهان اسلام و زنان جهان اسلام بین گذشته و آینده برگزار شد.
دکتر منصوره اتحادیه دبیر علمی سمینار در خصوص لزوم برگزاری دو سالانهی این سلسله همایشها میگوید: تاریخ همواره به وسیله مردان نوشته شده و شرح جنگها، قراردادها و غیره آمده است و به نظر میرسد که زنان در تاریخ نقشی نداشتهاند. این در حالی است که زنان نقش مهمی در ادوار مختلف تاریخ ایفا کردهاند.
تصوير زن يهودي دوران قاجار كه براي پوستر همايش زن در اسلام از آن استفاده شد
البته مقصود نوشتن تاریخ از سوی زنان نیست، بلکه یک مرد نیز میتواند درباره نقش زنان در تاریخ تحقیق کند و نتایج مطالعات خود را در اختیار محققان و سایر علاقمندان قراردهد.
به گزارش دبیر اجرایی سمینار در این همایش که شرکت کنندگانی از کشورهای عراق، کویت، لبنان، الجزایر، مصر و یمن و کشور اتریش به نمایندگی از اروپا حضور داشتند؛ حدود 140 چکیده از مجموع 370 چکیده مقاله ارسالی پذیرفته شده است و 27 مقاله نیز از هیات علمی انجمن در سمینار شرکت می کنند.
وی با اشاره به حضور زنان اقلیتهای مذهبی درهمایش «زن در جهان اسلام یک صد سال اخیر» گفت: این زنان میتوانند صنایع دستی و آثار خود را در غرفههایی عرضه کنند، علاوه بر آن نمایشگاه عکس در بخش جنبی همایش برگزار میشود. اما در حاشیهی همهمهی این همایش استحالهی فرهنگی جریانی است که آرام و بیدغدغه به راه خود ادامه میدهد.
جریانی که میتواند عکس یک زن یهودی دورهی قاجار را از لابهلای صفحات خاک گرفتهی آلبوم"مرکز تاریخ شفاهی یهودیان ایران" بیرون کشیده و به عنوان نمایندهی زن مسلمان بر پیشانی همایش بکوبد!
برگزار کنندگان این سمینار با انتخاب تصویری از مدفونکدهي تاریخ سراغ زن یهودی قجری به نام "راحل صدیق ارشادی " میروند و آن را به عنوان نمایهای از کنفرانس زن در جهان اسلام با چشمانی بسته منتشر میكنند.
پوستر همايش بين المللي زن در جهان اسلام
در این همایش که با همکاری نهادهای دولتی تحت پوشش تحقیق و بررسی وضعیت "زن مسلمان در صد سال اخیر" برگزار میشود خبری از بسیاری ازمشکلات زنان مسلمان امروز نیست.
نه از تبعیض اجتماعی در غرب به خاطر پوشش اسلامی دانشجویان زن، نه محدودیتهای بینالمللی علیه پوششهای اسلامی بانوان ورزشکار و نه حتی تقبیح ستمهایی که با نام اسلام در فتاوای ترغیبی برای جهاد النکاح و نقد این مشی پلید در گوشهای از جغرافیای اسلام بر زن مسلمان تحمیل میشود.
این در حالی است که امروزه نام هر یک از حاضرین در فهرست عریض برگزار کنندگان این همایش به تنهایی برای اعتبار یک همایش ملی مذهبی کافیست، فهرستی که در آن هیچ یک از حضار نه آن شیر دختر انقلابی در بحرین را دیدند، نه آن شیرزن کرمانشاهی را یافتند و نه مادر عماد مغنیه و سایر زنان برجسته دنیای اسلام حتی لیلا خالد را ....
حتی با این فرض که منظور نظر این همایش تنها نیمهي ابتدایی صد سال اخیر بوده، در آن روزگار هم یک زن مسلمان تاثیر گذار د رجهان اسلام وجود نداشته که برگزار کنندگان همایش ناچارند این تصویر را پشت ابرتکنولوژی امروزی پنهان کرده و به عنوان نماد زن مسلمان به نمایش بگذارند.
آیا هیچ یک از برگزارکنندگان همایش پیش از این تصویر پوستر تبلیغی را ندیدهاند، یا این اشتباه را ندیده گرفتهاند تصویری که در آن چشمهای زن پوشیده شده و تنها دهان باقیست! آیا این زن مسلمانی است که امروزه به جهان معرفی میشود؟
بیش از 60 درصد زنان خیابانی را نوجوان تشکیل میدهند
در سالهای گذشته افزایش فرار دختران از خانه، به افزایش تعداد زنان خیابانی در کشور منجر شده است
معضل اجتماعی زنان خیابانی، نگرانیهایی را برای خانوادهها پدید آورده است. همچنین ساماندهی و جلوگیری از ازدیاد و رفع مشکلاتشان همواره مسئولان را با دشواری های فراوانی روبرو میکند. زیرا تعداد و قابل شناسایی بودنشان امکان پذیر نیست. این در حالیست كه رویكرد سازمان بهزیستی، رویكرد حمایت از این زنان است و در این راستا طرح توانمندسازی جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی این زنان تدوین شده است.
نتیجه تحقیقی که از شماری زنان خیابانی صورت گرفته بیانگر این است که بیش از ٦٠ درصد آنها در نوجوانی وارد این شغل میشوند.٦٢ درصد روسپیان زمینه خانوادگی داشته و با پدر و مادر زندگی میکردهاند.٢٢ درصد با خویشاوندان و ٢ درصد نیز با بهزیستی زندگی کردهاند.
از سوی دیگر در سالهای گذشته افزایش فرار دختران از خانه، به افزایش تعداد زنان خیابانی در کشور منجر شده است. بنا به اعلام سازمان بهزیستی «در 9ماهه اول سال 88، 397 نفر دختر فراری در خانههای سلامت بهزیستیپذیرش شدند و تعداد زیادی از آنها توسط مراکز مداخله در بحران به منازلشان بازگشت داده شدهاند اما پیشبینی میشود که بین دو هزار و 500 تا سه هزار دختر فراری در کشور وجود داشته باشد.»
این افراد انگیزههای اجتماعی، اقتصادی متفاوتی دارند. برخی برای پول این كار را انجام میدهند و ریشههای اقدامات آنها متفاوت است. نباید تمام این افراد را به عنوان مجرم شناسایی و ساماندهی كرد، بلكه باید میان گروههای مختلف آنها تمیز قائل شد. باید در كنار این امر افراد آسیبدیده را شناسایی و فرصت بازگشت آنها را به جامعه فراهم كرد، چرا كه با مجرمانگاشتن آسیبدیدگان آنها از مسیر بهبودی دور میشوند.
از طرفی آگاه سازی فرزندان از مسائل و مشکلات فرار جوانان بهویژه زنان و دختران در جامعه، توجه به تبعات سوء ناشی از بی بند و باریها، رعایت حقوق همسر و فرزندان، توجه به خواستههای معقول و منطقی با آنها، برخورد مناسب با کارهای غیر اخلاقی فرزندان، انجام کارها و تدابیر منطقی و بازدارنده با فرد آسیب دیده را می توان از عوامل کاهش به وجود آمدن آسیبهای اجتماعی برشمرد.
لازم است نوع نگاه به این زنان تغییر یابد، چرا كه صدها برابر زنان روسپی، مردان روسپی داریم كه طالب و مشتری این زنان هستند و در اغلب كشورهای دنیا پیكان قوانین مجرمانه به سوی مردانی است كه مشتری این زنان هستند.
پیش از این عامل فقر همچنان موثرترین عامل در ظهور زنان خیابانی بوده است، در زنان خیابانی كه از طریق مراجع قضایی و انتظامی به مراكز سازمان بهزیستی معرفی میشوند، «اعتیاد» در خانواده، «طلاق» و نابسامانی خانواده و «زندگی در محلههای آسیبخیز» از جمله عوامل موثر در بروز روسپیگری بوده است.
*زنان خیابانی؛ قربانیان خشونت تعداد زیادی از این زنان معمولا با کسی ازدواج کردهاند که شکل پدرشان بوده است؛ یعنی معتاد و عدهای نیز از سوی شوهرانشان وادار به روسپیگری شدهاند.
یافتههای ناشی از تحقیقات خصوصی پژوهشگران، حاکی از آن است سی و هفت درصد این زنان دوران کودکی و نوجوانی خود را بدون حضور توام پدر و مادر طی کردهاند.
*زنگ خطر افزایش آمار ایدز در بین زنان خیابانی در صورتی كه نرخ ابتلا در HIV در میان زنان آسیبدیده مراكز بازپروری سازمان بهزیستی به پنج درصد برسد، در این صورت زنگ خطر به صدا درمیآید و باید رویكردهای ویژهای در این زمینه اتخاذ كرد. ۷۰ تا ۸۰ درصد از این زنان موفق به ترخیص از مراكز سازمان بهزیستی میشوند و تا شش ماه پیگیریهایی در زمینه سرنوشت آنها انجام میشود، اما به دلیل فقدان منابع این پیگیریها ادامه نمییابد.
علیرغم اینكه زنان خیابانی تحت پوشش سازمان بهزیستی جزء دهکهای پایین جامعه هستند، اما مطالعات اجتماعی نشان میدهد روسپیانی در جامعه ظهور كردند كه وضعیت اجتماعی بهتری دارند و وزن عامل اقتصادی كاهش یافته و این حاكی از به صدا درآمدن زنگ خطر برای جامعه است، در این میان آنچه در گسترش آمار زنان خیابانی اهمیت دارد مسئولیت نهادهای اجتماعی و سیاستگذاران است.
*رشد آسیبهای اجتماعی با افزایش جمعیت و تغییر ساختار جمعیتی افزایش جمعیت كشور، تغییر ساختار جمعیتی و افزایش تعداد جوانان و نوجوانان از جمله دلایل رشد آسیبهای اجتماعی در كشور، بوده است. تغییر ساختار جمعیتی هم فرصت و هم تهدید است. فرصت است اگر برایش برنامه تدوین شده باشد و تهدید است اگر برایش برنامهریزی انجام نشده باشد.
رشد جمعیت شهرنشینی از دیگر علل افزایش آسیبهای اجتماعی است، چرا كه در حال حاضر شاهد افزایش نرخ شهرنشینی در كشور به ۷۱ درصد هستیم. این در حالی است كه افراد جدید ساكن در شهرها، شهروند نیستند، چرا كه از امكانات شهری برخوردار نبوده و فرصت دسترسی به امكانات برابر را ندارند و این موضوع سبب ایجاد فقر قابلیتی شده است. در كنار تمام اینها فقراقتصادی، عدم ثبات اقتصادی و توزیع ناعادلانه فرصتها و دسترسیها نیز از جمله مهمترین علتهای گسترش آسیبهای اجتماعی است.
شهرهای بزرگ و مهاجرپذیر، شهرهایی هستند كه آمار زنان خیابانی در آنها بیشتر است و در سطح كشور مراكز استانهای تهران و خراسان رضوی بیشترین آمار حضور زنان خیابانی را دارد و البته این بدان معنی نیست كه این زنان بومی این استانها هستند.
*ایجاد شغل یکی از روشهای بازدارنده فقر و فحشا مهارتهای کم، تحصیلات اندک، امکانات محدود اشتغال و وجود شرایط منفی احتمال سوق دادن برخی زنان را به سمت انحرافاتی چون فحشا و مصرف مواد مخدر افزایش میدهد. اما مساله تاسف بارتر این است که برخی از این زنان از همان سالهای اولیه کودکی و نوجوانی برایشان نواخته شده است، جایی که این دختران از سوی پدر، برادر، دایی و ناپدری خود مورد سوء استفاده قرار گرفتهاند.
امانالله قراییمقدم، جامعهشناس و استاد در گفتوگو با برنا، یکی از روشهای بازدارنده فقر و فحشا را تولید شغل دانست و گفت: برای جلوگیری از گسترش فحشاء باید سالانه یک میلیون شغل تولید كنیم، در صورتی كه دولت بیش از 400 تا 500 هزار شغل نمیتواند، ایجاد كند. به طوری كه در حال حاضر در ایران 16 درصد بیكاری بین مردم و 20 تا 27 درصد بین فارغالتحصیلان وجود دارد. پس در این صورت فحشاء پیش رفته و چاره نخواهد داشت.
وی، افزود: 4 میلیون بیكار، 5 میلیون معتاد و 9 میلیون دختر و پسر ازدواج نكرده (5/5 میلیون دختر، 5/3 میلیون پسر) در كشور وجود دارد كه منجر به گسترش فحشاء در جامعه شده است.
مصطفی اقلیما رییس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران در این رابطه با تاکید بر اینکه آمار این زنان در جامعه با افزایش آسیبهای اجتماعی ارتباط مستقیم دارد، گفت: افزایش فقر در جامعه و همچنین افزایش آمار طلاق می تواند باعث افزایش این آمار شود. به این معنی که بخشی از زنان مطلقه ممکن است به علت نبود امکانات مالی به خیابان ها کشیده شوند.
اقلیما افزایش بیکاری و فقر، تورم بالا و به زندان افتادن شوهران نیز موثر دانست و گفت: در کشور ماکه بیکاری و فقر بیداد میکند و امکان ازدواج جوانها به راحتی امکان ندارد و حتی ازدواجها به دلیل نبود امکانات مالی و حتی سرپناه به طلاق منجر میشود، عاقبت این زنان چه خواهد شد و برای وضعیت زندگی خود باید چه کنند. قطعا عدهای از آنها به این راه خواهند افتاد و ما نیز تا بحال هیچ گونه راه پیشگیری برای آنها نداشتهایم مثل این که امکان داشتن حداقل درآمد یا شرایط زندگی برای آنها مهیا شود تا برای گذراندن زندگی خیابانی نشوند.
گفتنی است؛ برای از بین بردن معضل پدیده زنان خیابانی باید مسئولان و متولیان رسیدگی این امر تعیین شوند و لزوم برنامه ریزی جدی و دقیق برای جلوگیری از علنی شدن آن در سطح جامعه است و ایجاد اشتغال و توانمندسازی این زنان بهویژه برای جلوگیری از بازگشت مجدد به خیابان، طرحهای در دست بررسی قرار گیرد.
در نگاه بودجهریزان و سیاستگذاران در توزیع اعتبار، این زنان همواره در پایینترین ردیف لیست اعتبارات قرار میگیرند و این امر حاكی از نگاه غلط سیاستگذاران است، چرا كه فكر میكنند این زنان خود مسبب مشكلاتشان بودهاند.
*از هر چهار ازدواج در كشور یكی به طلاق میانجامد از طرفی کارشناسان آسیب های اجتماعی بر این باورند که تنها 9 درصد این زنان به زندگی مشترک خود ادامه میدهند. 50 درصد این زنان در همان دو سال اول با زندگی مشترک وداع میکنند و این در حالی است که هفتاد و پنج و دو دهم درصد این زنان در طول زندگی مشترک نیاز به مهر و محبت را با تمام وجود میطلبند و 70 درصدشان نیز در زندگی مشترک خود قربانی ضرب و شتم و پرخاشگری همسرشان هستند.
در حال حاضر از هر چهار ازدواج یک ازدواج در كشور به طلاق میانجامد و مشكلات خانوادگی، خشونتهای خانگی، پرخاشگری و كودکآزاری در جامعه افزایش یافته است.
*رواج خیابانی شدن در بین زنان متاهل! امانالله قراییمقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه با بیان این مطلب كه دین از عوامل مهم جلوگیریكننده از انحرافات اجتماعی است، افزود: وقتی ارزشهای دینی و هنجارها در جامعه ضعیف شود، جامعه دچار بیبند و باری خواهد شد.
قرایی مقدم دلایل افزایش پدیده زنان خیابانی معلول عواملی مانند مسائل اقتصادی و طلاق عنوان کرد و گفت: وقتی از هر چهار ازدواج یكی منجر به طلاق شود و این طلاق باعث قطع درآمد زن و بی سر و سامان شدن آن زن شود، وی را به سمت فحشاء سوق میدهد.
وی اعتیاد را از دیگر عوامل مهم ایجاد فحشاء اعلام كرد و گفت: مردانی كه معتاد هستند، زنان خود را وادار به تامین مخارج اعتیاد خود از طریق فحشاء میكنند.
*قتل و جراحت؛ فرجام زنان خیابانی در این رابطه مجید ابهری، آسیب شناس و روانشناس اجتماعی در گفتوگو با برنا اظهارکرد: برای ارزیابی آمار این گونه زنان ابزار منطقی و درستی در دست نیست و هر کس بر اساس سلیقه و دیدگاه خود عدد و رقم اعلام میکند و این به دلیل کم اطلاعی و بزرگ نمایی بعضی از ناهنجاریهای اجتماعی و نبود بانک اطلاعاتی مناسب در زمینه آسیبهای اجتماعی است.
وی همچنین با اشاره به این مطلب که 100 درصد زنان خیابانی دچار اضطراب و استرس هستند، افزود: نگرانی از دستگیر شدن یا افتادن در چنگال زورگیران و در نهایت قتل و مجروح شدن نتیجه حضور زنان در خیابانهاست.
این جامعه شناس با بیان این مطلب که تا به حال هیچ سازمان یا نهادی از این زنان حمایت نکرده است، تصریح کرد: عدهای از کارشناسان در این حوزه علت اصلی این آسیب را فقر نمیدانند، زیرا بسیاری از زنان هستند که در شرایط مالی بدی بهسر میبرند، اما تن به خیابانی شدن نمیدهند و حاضر نیستند عفت خود را لکه دار کنند.
مجید ابهری در ادامه تاکید کرد: تعیین یک مرکز حمایت از زنان خیابانی، اشتغال زایی و کارآفرینی برای زنان خیابانی برای بازپروری شخصیتی و هویتی و همچنین روانکاوی این زنان به جامعه پذیر شدن آنها کمک میکند.
آسیب شناس و روانشناس اجتماعی همچنین به اتخاذ تصمیمی اساسی درباره وضعیت زنان خیابانی اشاره و تاکید کرد: مسئولان باید اقدامات جدی در ارتباط حمایت از این زنان و فرزندانشان انجام دهند؛ تحت پوشش بیمه قرار دادن آنها و فرزندانشان از ضروریترین قدمهای اولیه برای حمایت از زنان خیابانی است.
لازم به ذکر است؛ پژوهشها در حوزه زنان خیابانی، پژوهشهایی جست و گریخته است كه اكران خصوصی میشود و جامعه از نتایج آن محروم میماند و باید توجه كرد كه تولید ملی تنها تولید خودرو نیست و لازم است در حوزههای اجتماعی تولید دانش كرد كه این امر مستلزم اعطای اجازه به انجام پژوهش در زمینههای مختلف مسائل اجتماعی است.
در حال حاضر در حوزه سلامت در كشور ما سیستم رصد وجود ندارد، چه به برسد به حوزه آسیبهای اجتماعی و باید سیستم رصد و مراقبت در حوزه اجتماعی ایجاد شود و در صورت عدم برنامهریزی برای پیشگیری از آسیبها در كودكان و نوجوانان هیچگاه به ایران ۱۴۰۴ نخواهیم رسید.
+ نوشته شده در جمعه ششم دی ۱۳۹۲ ساعت 20:31 توسط سید
|
چند سالی است که موضوع فروش لباسهای مخصوص بانوان توسط فروشندگان مرد به معضلی در شهرمان تبدیل شده که در سایه بی توجهی مسوولین رشد قارچ گونه دارد.
تاريخ انتشار: پنجشنبه ۵ دی ۱۳۹۲ ساعت ۲۲:۴۴
var divFontsArray = new Array('doc_div15','content_span','content_span *');
var currentFontSize = 9;
function changefSize(Wdo)
{
if (Wdo == 'plus')
currentFontSize++;
else if (Wdo == 'reset')
currentFontSize = 9;
else if (Wdo == 'minus')
currentFontSize--;
for (i=0; i
چند سالی است که موضوع فروش لباسهای مخصوص بانوان توسط فروشندگان مرد به معضلی در شهرمان تبدیل شده که در سایه بی توجهی مسوولین رشد قارچ گونه دارد.
بسیار با خود کلنجار رفتم تا واژه ای مناسب برای این حس و حال پیدا کنم اما گویا کلمات خود را در مقابل قباحت این حس پنهان کرده بودند بالاخره دست از فکر کردن برداشتم و به همان واژه «معذب» بسنده کردم حس و حال موجود در پشت اين کلمه چهار حرفي را شايد هر خانم محترمي که براي خريد يک جنس تمام قد زنانه پا در مغازهاي گذاشته که بر خلاف تصورش يک فروشنده مرد متصدي آن بوده و چشم در چشم او دوخته و گفته: «بفرماييد خانم چيزي ميخواستين؟» را تجربه کرده باشد.
شما هم حتما در مواجهه با این صحنه معذب شده و بعد از هزار بار لعنت کردن خودتان که چرا به فلان مغازه که فروشندهاش خانم است نرفتهايد، درخواستتان را با صدايي زمزمه وار و لرزان بيان کرده و يا اصلا از خير خريد کالاي مورد نيازتان گذشته و سر چرخاندهايد و سمت در خروجي را در پیش می گیرید.
براي تهيه اين گزارش سري به راسته بازارهاي پُر برو و بياي شهرمان زديم و خودمان را حسابي معذب کرديم:
متأسفانه در سایه بی توجهی مسؤولین امر این موضوع کمي تا قسمتي عادي شده است اولين توقفم مقابل ورودي مغازهاي در راسته خيابان امام است که از لباسهاي زير زنانه،لوازم آرايشي و بهداشتي بانوان گرفته تا جوراب و تن پوشهاي ورزشي زنانه را يکجا ميفروشد.
صاحب مغازه پسر جواني است ،جلوی مغازه که ایستادم از قضا دختر جواني از مغازه در حال خارج شدن بود از او پرسیدم که برايش سخت نيست که اجناس زنانه مورد نيازش را از فروشنده آقا تهيه کند، جاي هر واکنشي، مي خندد و ميگويد: ديگر عادت کردهام.
او اين پاسخش را اين طور توضيح ميدهد: تا چندسال پيش اگر پايم را در مغازهاي ميگذاشتم که جنس زنانهاش را مردي عرضه ميکرد، حتما متعجب ميشدم از اينکه چرا با او برخوردي نميشود اما حالا آن قدر تعداد اين دست مغازهها زياد شده که تقريبا همه با وجه ناخوشايند این موضوع کنار آمدهاند.
او نشاني چند تا از اين دست مغازهها را در اختيارم قرار ميدهد و به شوخي ميگويد: ميتوانم از همين حالا پيشبيني کنم که مسئولاني که از قضا مسئوليت شان برخورد با چنين اصنافي است،به شما چه جوابی می دهند؟ آنها حتما باز تقصير را مياندازند گردن خانمها و جاي برخورد با صاحبان اين اصناف، گلايه ميکنند که ما نبايد از اين مغازهها خريد کنيم!
پس از کمی گشت و گذار در بازار ،به برخی از مغازه هایی که به فروش لباسهای خاص بانوان اختصاص دارند سر زدم پشت پیشخوان برخی مغازه ها مرد جوانی را دیدم که به فروشندگی مشغول است .
خاصه آنکه خانمها با فروشنده خانم راحتترند و این موضوع بخاطر حفظ آنچه که برای زنان مهم است و چیزی جز عفاف نیست باید مدنظر مسوولین رسیدگی کننده به این موضوع قرار گیرد و زمینه های لازم برای حفظ حرمت و شأن زن ایرانی و جلوگیری از به وقوع پیوستن برخی ناهنجاریها در جامعه را فراهم آورند.
مرجع : تيار
+ نوشته شده در جمعه ششم دی ۱۳۹۲ ساعت 20:30 توسط سید
|
تاریخ انتشار: ۰۵ دی ۱۳۹۲ - ۲۲:۰۲ - 26 December 2013
مدیرکل نظارت، سنجش، ارزشیابی تحصیلی و فناوری آموزش سازمان نهضت سوادآموزی از وجود 19 میلیون نفر بیسواد و کمسواد در کشور خبر داد.
به گزارش خبرگزاری فارس از رشت، مهدی نامجومنش ظهر امروز در همایش تجلیل از فعالان عرصه سوادآموزی در سالن اجتماعات کانون پرورش فکری گیلان با اشاره به صدور فرمان تاریخی امام راحل مبنی بر تشکیل نهضت سوادآموزی اظهار کرد: هر واژه از پیام تاریخی امام راحل شامل با معنایی است.
وی با بیان اینکه امروز پس از گذشت 35 سال، اجماع جهانی آموزش همگانی را در دنیا مطرح کردهاند، افزود: برنامه امام خمینی (ره) برای آموزش همگانی یک برنامه دراز مدت بود که یونسکو تازه در این راستا مانور داده است.
نامجومنش، گیلان را در امر سوادآموزی جزو استانهای خوب کشور معرفی کرد و گفت: در 34 سال گذشته موفق شدیم آمار باسوادی کشور را به 94 درصد برسانیم.
*وجود 19 میلیون نفر بیسواد و کمسواد در سطح کشور
این مسئول با بیان اینکه در کشور 19 میلیون نفر بیسواد و کمسواد وجود دارد ادامه داد: سازمان نهضت سوادآموزی کشور تنها سازمانی است که موفق به انتشار کتابهای مناسب در خود این اقشار تولید کند.
وی به انتشار 420 عنوان کتاب اشاره کرد و گفت: اقشار محروم جامعه نیازمند تولید رسانهها و کتابهای مناسب هستند.
*رسانههای دیداری وقت سوادآموزان را پر کرده است
نامجومنش، نبود آمارهای ثبتی درست از وضعیت بیسوادها در کشور، توجه به تحکیم سواد و جلوگیری از بازگشت به بیسوادی را از مهمترین چالشها خواند.
وی خاطرنشان کرد: نبود علاقه لازم در سوادآموزان برای فراگیری سواد نیز از دیگر مشکلات این قشر است.
این مسئول، با بیان اینکه رسانههای دیداری و شنیداری بیشتر وقت سوادآموزان را پر کرده است، تصریح کرد: باید سوادآموزان را با رسانههای مکتوب پیوند بزنیم تا احساس نیاز به آموزش را در خود افزایش دهند.
وی نبود انگیزه لازم برای یادگیرنده را از جمله مشکلات همه کشورها ذکر کرد.
*سبک زندگی در سوادآموزی تاثیرگذار است
مدیر کل نظارت و ارزشیابی نهضت سوادآموزی کشور اراده سوادآموزی مخاطبمحور را یکی از سیاستهای حوزه اجرایی سازمان مذکور معرفی کرد.
وی اضافه کرد: امروزه سبک زندگی و اقتضائات منطقهای در سواد آموزی تاثیرگذار است از این رو سواد آموزی باید مخاطب محور باشد.
نامجومنش با بیان اینکه سواد آموزی قرن بیست و یکم سوادآموزی حرفهای و تخصصی است، خاطرنشان کرد: سوادآموزی در این قرن دارای ابعاد و ویژگیهایی است که باید به آن توجه شود.
وی افزود: سوادآموزی قرن 21 سوادآموزی تک بعدی و سنتی نیست و باید در آن ایدهها خلق شود تا قدرت بیان و درک لایههای درونی افزایش یابد.
این مسئول افزایش انسجام اجتماعی، پویایی اقتصادی، افزایش ارزش افزوده در اقتصاد کشور را از جمله آثار مثبت سوادآموزی در قرن 21 عنوان کرد.
*روخوانی قرآن مهمترین انگیزه سوادآموزان در ایران است
وی با اشاره به اینکه در ایران سطح سوادآموزی بسیار سنگین تعریف شده است، یادآور شد: در بسیاری از کشورها که با مشکل بیسوادی مواجه هستند سوادآموزی تعاریف مختلف و سادهتری دارد.
به گفته نامجومنش، در ایران باسواد کسی است که بتواند بخواند و بنویسد، اعمال چهارگانه ریاضی را بداند و قرآن مجید را روخوانی کند.
وی روخوانی قرآن را مهمترین انگیزه سواد آموزان در ایران دانست و خاطرنشان کرد: فقدان عزم ملی برای ریشهکنی بیسوادی، مسدود نشدن راههای بازگشت به بیسوادی در کشور از دیگر مشکلات مبارزه با بیسوادی است.
مدیر کل نظارت و ارزشیابی نهضت سوادآموزی کشور متذکر شد: امروز دیگر در کشور کسی به دلیل نبود امکانات آموزشی از تحصیل باز نمیماند و اگر ترک تحصیلی صورت میگیرد به خاطر مشکلات فردی است.
+ نوشته شده در جمعه ششم دی ۱۳۹۲ ساعت 20:30 توسط سید
|
آمارهاي افزایش ابتلا به ایدز در کشور تکان دهنده است. 27هزار مورد اعلام رسميابتلا به اچ آی وی و 90 هزار مورد اعلام غیر رسميبا احتساب تعداد مبتلایان بی خبر از بیماری. تعداد زنان مبتلا به ایدز از مرز 13هزار نفر گذشته.
4.5 درصد کودکان کار از راه اعتیاد تزریقی یا داشتن شرکاي جنسی، این ویروس را در خون خود کاشته اند. زنان باردار مبتلا به ایدز نسل آینده مبتلا به اچ آی وی کشور را با خود حمل ميکنند. ایران طی 12 سال، با جهش 9 برابری ابتلا به این ویروس مواجه شده و آموزشها برای پیشگیری هم چنان ضعیف است. به شیشه تابوی اجتماعی اچ آی وی ترکهايی افتاده که هنوز برای فروریختن آن کافی نیست. این در حالی است که این ویروس، آرام و بی صدا راه خود را در جامعه باز کرده و به خصوص گروه سنی 14 تا 25 سال را هدف قرار داده.
خسرو منصوریان، موسس انجمن خیریه توانیاب و احیاي ارزشها ویژه درمان مبتلایان به ایدز در ایران در گفت و گو با «قانون» هشدار ميدهد که پیشرفت ایدز تصاعد لگوریتمياست و در صورت عدم آگاهی، هر فرد در طول زندگی به طور متوسط 10 نفر را مبتلا ميکند و آن 10 نفر هم 10 نفر دیگر را و این سیر ادامه ميیابد. منصوریان معتقد است اگر روند آگاهی رسانی به همین شکل که تا کنون بوده باقی باشد دیری نخواهد پایید که فاجعه افزایش ابتلا به ایدز در جامعه رخ خواهد داد. گفتوگوی «قانون» با موسس انجمن خیریه توانیاب و احیاي ارزشها در این خصوص را در زیر ميخوانید:
یکی از عمده فعالیتهاي انجمن توانیاب و احیاء ارزشها، ارائه خدمات رایگان به زنان و کودکان مبتلا به ایدز است. ابتدا کميدرباره این فعالیتها توضیح دهید. دو سازمان مردم نهاد عام المنفعه با عنوان انجمن توانیاب و انجمن احیاء ارزشها از سال 1378 فعالیت خود را آغاز کردند. انجمن حمایت از کودکان و نوجوانان توانیاب شرایط بهره مند شدن کودکان توانیاب (معلول) از خدمات رایگان توانبخشی اعم از فیزیوتراپی، کاردرمانی، هنردرمانی، گفتار درمانی، تامین بخشی از هزینههاي درمانی، دارویی، ارتوپد فنی و مستمری ماهانه برای کودکان یتیم ایدز را فراهم کرده.
ماهانه 100 هزار تومان کمک هزینه مستمر به کودکان یتیم بازمانده از ایدز داریم که تا امر قادر سازی ادامه دارد که تمام و کمال از کمکهاي مردميتامین ميشود و به هیچ وجه کمک دولتی نست. با این حال به لطف کمکهاي مردميیک ماه هم نبوده که این مستمری قطع شود. از سال گذشته نیز خدمات رایگان کودکان نیازمند کاشت حلزون را ارائه ميدهیم. سازمان احیاي ارزشها (انجمن حمایت و یاری آسیب دیدگان اجتماعی) نیز سرویس دهی به قربانیان آسیبهاي اجتماعی را بر عهده دارد که بخش عمده آن به طور مشخص پدیده اچ آی وی به ویژه حمایت از زنان بیوه متاثر از این ویروس را شامل ميشود.
به عبارت دیگر اگر خانميدررابطه زناشویی مبتلا شده و همسرش در اثر این بیماری فوت شده باشد، انجمن احیاء از این خانم دعوت ميکند در صورت تمایل عضو گروه مادران حاميسلامت شود. مادران حاميسلامت قبل از هر چیز ترس وحشت و تبعیض و انگ اجتماعی که در حال حاضر نسبت به این بیماری در جامعه هست و گاه آنها را تا مرز انتقام از دیگران یا کشتن خود و کودکانشان سوق ميدهد، پشت سر ميگذارند. علاوه بر اینکه تحت نظر روانشناس و متخصص تغذیه و مددکار اجتماعی و غیره قرار ميگیرند، به آنها آموزش داده ميشود نه تنها از سلامت خود که از سلامت افراد جامعه حمایت کنند. به این ترتیب که یاد ميگیرند با ایدز زندگی کنند، دارو مصرف کنند،سیستم ایمنی بدن را بالا نگه دارند تا بیماریهاي فرصت طلب عفونی نتوانند آنها را از پاي در آورند.
هم چنین تشویق ميشوند هر جا مراجعه کردند اگر لازم بود اعم از دندانپزشکی، آزمایشگاه، هنگام استخدام، ازدواج مجدد، اجاره منزل یا حتی برای ثبتنام فرزندشان در مدرسه اعلام کنند که خود یا کودکشان با ایدز زندگی ميکنند تا با علم به این موضوع اگر مشکل یا حادثه ای رخ داد، از اختلاط خون او با دیگران جلوگیری شود. اما این اعلام اغلب با پذیرش همراه نیست. برای مثال بسیاری از دندانپزشکان مبتلایان اچ آی وی را نميپذیرند یا والدین این کودکان هنگام ثبت نام در مدارس ترجیح ميدهند بیماری خود و فرزندشان را اعلام نکنند. اگراعلام شد و با پذیرش همراه نبود، به فرض در مورد ثبت نام در مدرسه مددکار اجتماعی انجمن ما مراجعه کرده و ميپرسد مطابق کدام قانون این کودک ثبت نام نشده؟ آیا دستورالعملی برای خودداری از ثبت نام بیمارانیکه با ایدز زندگی ميکنند دارید؟ اگر بیماران موضوع را پنهان نگه دارند و اتفاقا ثبت نام هم بشوند بهتر است یا اینکه شما بدانید و اگر حادثه ای به هر شکل رخ داد نگذارید خون این دانش آموز با دانش آموز دیگر مخلوط شود؟ آن وقت است که آن مدیر ميپذیرد چون دستور العملی هم برای خودداری از پذیرش ندارد.
یا در مورد مسئله دندانپزشکی که مثال زدید، انجمن ما مدتها در کنگرههاي دندانپزشکی و مجامع مختلف صحبت کرد. بودند تعدادی که به اشتباه فکر ميکردند ایدز از طریق خدمات دندانپزشکی هم منتقل ميشود در حالی که تا به حال حتی یک مورد هم ثبت نشده چون دندانپزشکان موظف به رعایت تمام نکات بهداشتی برای تمام بیماران هستند و از وسایل يک بار مصرف استفاده کنند. این همان تابوی اجتماعی است که جامعه ما نیاز به شکستن آن دارد. با این حال اکنون شرایط بسیار بهتر از گذشته شده. برخی از دندانپزشکان نه تنها برای بیماران مبتلا یه ایدز اعلام پذیرش کردند بلکه این کار را رایگان انجام ميدهند و اسپانسر کودکان مبتلا نیز هستند، یعنی هزینه آنها را تقبل ميکنند.
این روزها در خلال افزایش آمار مبتلایان ایدز، از افزایش تعداد زنان باردارمبتلا به این ویروس نیز در کشور ميشنویم. ضعف آموزش برای پیشگیری از تولد نوزادان مبتلا به ایدز چه تبعاتی در پی دارد؟ ضعف آموزش در این زمینه خود عامل افزايش بیشتر تعداد این بیماران است. زن باردار مبتلا به ایدز اگر در دوره بارداری دارو مصرف کرده باشد و سزارین شود و پس از تولد به نوزاد شیر ندهد، به احتمال 99 درصد فرزندی سالم خواهد داشت. اما به این موضوع حتی برخی از جراحان زنان و زایمان نيز به این نکته توجه نميکنند یا از ترس ابتلا از پذیرفتن این بیماران برای انجام سزارین رضایت ندارند.
بدنه بهداشت و درمان ما برای زن بارداری که برود خود اظهاری ميکند که من به ایدز مبتلاهستم، دارو مصرف ميکنم و ميخواهم سزارین داشته باشم، ضعیف است. پیش آمده انجمن تا 250 هزار تومان پول دستکشی را پرداخته که اصلا لازم هم نیست. یک دستکش لاتکس کفایت ميکند اما به طور وحشتناکی ترس ایجاد شده و پزشک ميخواهد حتما دستکشی باشد که سوزن بشکند اما داخل دست نرود.هر چند اکنون هستند پزشکانی که این جراحی را حتی بدون دستمزد انجام ميدهند اما تعدادشان اندک است.
با این حال اکنون بسیاری از زنان مبتلا خود را حاميسلامت جامعه ميدانند، با جامعه ارتباط برقرار ميکنند و نه تنها رفتار پرخطری ندارند، بلکه سعی ميکنند پیشگیری از این رفتار را آموزش دهند. سعی ميکنند به جامعه نشان بدهند که ایدز طاعون نیست. اینها هر کدام به صورت یک آموزشگر همسان در آمده اند و در رسانهها، بیمارستانها، دانشگاهها و غیره حضور یافته و واهمه ای نداشته اند از اینکه بگویند با ایدززندگی ميکنند.
در اینکه پذیرش این بیماری از سوی جامعه بیشتر و شرایط در مقایسه با سالهاي گذشته بهتر شده شکی نیست، اما افزایش چشمگیر آمار ابتلا به ایدز در ایران آن هم در شرایطی که کشورهای بسیاری موفق به توقف سیر صعودی و حتی کاهش آن شده اند، نشان ميدهد که در زمینه پیشگیری از ابتلا به اچ آی وی کاری انجام نشده. کاملا درست است. ایدز یک موضوع جنجالی در جامعه ما بوده که همیشه سعی شده تا جای ممکن صدای آن به گوش بقیه نرسد و رسانهها هم در این سالها هر وقت خواسته اند از ایدز کار کنند با تیترهايشان آن را جنجالی تر کرده اند. متاسفانه ما آهسته و پیوسته حرکت نکرده ایم. در تمام جوامع از جمله ایران که 80 درصد آمار ابتلا به ایدز از طریق روابط جنسی محافظت نشده رخ ميدهد، اصل اول بر آموزش خویشتنداری است. روی پیشانی افراد که ننوشته ایدز، جز با آزمایش هم قابل تشخیص نیست. پس باید خویشتندار بود.
دوم اینکه در صورت ازدواج باید در حریم خانواده حرکت کرد و از داشتن شرکاء جنسی بیرون از حریم خانواده پرهیز کرد. اما راه سوم ميگوید اگر به هر دلیل نتوانستی دو شرط اول را رعایت کنی، از کاندوم استفاده کن. متاسفانه بسیاری از مطالب را وقتی عنوان ميکنیم که از زمان پیشگیری گذشته. در واقع ما پیشگیری ثانویه ميکنیم، یعنی مجموعه فعالیتها و عملکردی که از گسترش بیشتر آسیب جلوگیری ميکند. در حالی که نباید بگذاریم آسیب به وجود آيد در حال حاضر بیش از 50 کشور جهان، سالهاي سال است که مورد تازهاي از ابتلا به ایدز نداشته اند و سیر این بیماری کاهش یافته چرا که افراد مبتلا فوت کرده اند بدون اینکه مورد جدیدی اضافه شده باشد.
فکر ميکنید آموزشهايی که قرار است به دانش آموزان در کتابهاي درسی و کتابچههاي جداگانه در زمینه پیشگیری از ایدز داده شود، آموزشهاي کارآمدی باشد؟ خواهش ميکنم آهسته و پیوسته رفتن را از یاد نبریم. باید گام به گام جلو رفت. همین که آغاز شده بسیار خوب است. ما باید در کتابهاي درسی مان در خصوص روابط جنسی پر خطر آموزش داشته باشیم. حمایت اجتماعی انجمنها هم در کنار این آموزشها ميتواند نقش یک بازوی قوی را داشته باشد.
کميدرباره موج چهارم ایدز صحبت کنید. موج چهارم ایدز ترکیبی از فاز جنسی و اعتیاد تزریقی است و بسیار خطرناک تر از موج سوم. موج اول وارد کردن خونهاي غربالگری نشده از فرانسه بود که به بیماران هموفیلی تزریق شد. موج دوم تزریق از سرنگ مشترک در زندانها یعنی اعتیاد تزریقی در زندانها بود. موج سوم روابط جنسی پر خطر و محافظت نشده بود و حالا موج چهارم در ابتدای راه است.
فردی که«هاي ریسک» است و رفتار پر خطر دارد. مواد مخدر هم تزریق ميکند، چگونه؟ سرنگی که در زباله است را بر ميدارد و تزریق ميکند و کارش که تمام شد همان جا مياندازد و دیگری هم پس از او مصرف ميکند. همین آدم در عین حال روابط محافظت نشده جنسی هم دارد. راه پیشگیری از آن هم چیزی نیست جز آگاهی. آگاهی به درد، نصف درمان است.
روند حرکت دولت جدید را در زمینه ارائه آموزش برای پیشگیری از این بیماری چطور ارزیابی ميکنید؟ حقیقت این است که دولت فعلی خیلی کند در حال پیشروی به سمت بهتر شدن است، اما متاسفانه وضعیت چنان در دولت قبل خراب شده که بار به شدت سنگینی برای حمل بر دوش دولت فعلی قرار داده. با این حال نباید مردم را بترسانیم. ميتوانیم به موفقیت امیدوار باشیم.
ارزیابی تان از فعالیت دولت سابق در این زمینه چیست؟ من معتقدم که صورت مسئله را نباید پاک نکنیم و ارزیابی ام این است که دولت سابق درمواردی صورت مسئله را پاک کرد. موضوعی را مطرح ميکنم که کمتر کسی از آن شنیده. در دولت قبلی هيات دولت لایحه ای را به مجلس برد با این مضمون که اگر کسی با ایدز زندگی ميکند با ارائه برگه ابتلا به ایدز به حوزه نظام وظیفه معاف دائم ميشود. مجلس هم این لایحه را تصویب کرد. فکر ميکنید چه اتفاقی افتاد؟ مواردی داشتیم که فرد برای اخذ معافیت دائم برای گرفتن يک امتیاز ناچیز مثل خروج از کشور یا گرفتن گواهینامه رانندگی زمینه ابتلا خود به ایدز را فراهم کرد.
واقعا؟! بله، واقعا. این صورت مسئله را پاک کردن است. اگر کسی با ایدززندگی ميکند و شما هم بدانید و اتفاقا او را به سربازی بپذیرید بهتراست یا اینکه موجب افزایش تعداد مبتلایان شویم؟ ميخواهند فرد مبتلا آن جا نباشد. خب، او در آن جا نیست، اما جای دیگر هست.
این مصوبه هم چنان هست؟ بله هست و از هر طرف که نگاه کنیم مشکلساز است. برای مثال برخی مشاغل افراد معاف به واسطه مسائل پزشکی را استخدام نميکنند. فرد مبتلا برای اینکه بعدها در استخدام مشکلی نداشته باشد بیماری اش را پنهان ميکند. وارد سرباز خانه ميشود و وقتی این بیماری پنهان باشد، خطرش برای جامعه سربازی بیشتر است. اگر از ابتلا خبر داشتند ميتوانند در مدت خدمت او رادر پست اپراتور، نامه رسان یا هر چیز دیگر قرار دهند. صدها کار هست که او ميتواند انجام دهد. ولی ما این فرد را معاف ميکنیم. به این ترتیب مخفی کاری یا زمینه افزایش تعداد مبتلایان را توسعه ميدهیم. یعنی از هر طرف که نگاه بکنیم مسئله را باید حل کرد نه اینکه صورت مسئله را پاک کرد.
سیاستهاي جدید افزایش جمعیت سهولت دسترسی به برخی روشهاي پیشگیری از بارداری از جمله کاندوم که ضروری ترین ابزار برای محافظت از روابط جنسی پر خطر هم محسوب ميشود را مشکل کرده. این ابزار با افزایش قیمت ناگهانی همراه بوده و توزیع رایگان آن در اماکن ذیربط و مناطق محروم متوقف شده. این موضوع چه اندازه در افزایش روابط جنسی پر خطر و افزایش موارد ابتلا به ایدز تاثیر دارد؟ مسلما تاثیر دارد. کشورهایی بوده اند که تنها با ترغیب مصرف کاندوم توانسته اند نه تنها سرعت پیشروی را کند کنند، که کاهش بدهند و حتی به صفر برسانند. من از مراجع تقلید آیتا... بیات زنجانی و مرحوم آیت ا... صادقی تهرانی فتوای واجب بودن مصرف کاندوم مشروط به احتمال ابتلا به بیماری را گرفته ام. اما آیا شما تا به حال چنین چیزی شنیده بودید؟ تشخیص کارشناسی متولیان نظام این است که جمعیت ما در حال کم شدن است. اما اگر یک خانواده فقیر و بی سواد صاحب 5 فرزند شوند و به دست این بچهها فال داده و آنها را کنار خیابان بفرستند که احتمالا بشوند کودک خیابانی مبتلا به ایدز، همانطور که آمار ابتلا به ایدز در این کودکان در حال حاضر به شدت بالا رفته، اینکه افتخار ندارد. ما حتی باید در فرودگاههايمان مثل بسیاری کشورهای دیگر کاندوم رایگان بگذاریم تا جوانی که به ترکیه ، دوبی و مالزی و بلوک آزاد شده شوروی سابق سفر ميکند با ایدز به کشور برنگردد. اما در آخر اگر آگاهی حاصل شود، گرانی باعث نميشود که فرد از یاد ببرد نباید رفتار پر خطر داشته باشد. 100 هزار تومان هم که باشد ميخرد.
با توجه به اینکه آگاهی در این زمینه در جامعه ما چندان حاصل نشده، پیش بینی تان برای آینده ابتلا به ایدز در ایران چیست؟ اگر روند آگاهی رسانی به همین شکلی که تا الان بوده باقی باشد، فاجعه است. یعنی دیری نخواهد پایید که فاجعه رخ خواهد داد. پیشرفت ایدز تصاعد حسابی وهندسی نیست، تصاعد لگوریتمياست. آمار سازمان بهداشت جهانی ميگوید که هر فرد در طول زندگی به طور متوسط 10 نفر را مبتلا ميکند و آن 10 نفر هم 10 نفر دیگر را. درد من هم همین است. تعداد آمار مبتلایان بین 14 تا 25 سال نشان ميدهد که این رفتار پر خطر وجود دارد و سن ابتلا به آن هم در حال کاهش است. متاسفانه قوانین برای انجمنهاي مردم نهاد به گونه ای نیست که از تسهیلات قانونی مالیاتی و عوارض و غیره بهره مند باشند. با این حال تمایل گروهی که با ما همکاری ميکنند این است که این کشور افراد مبتلا به ایدز کمتری داشته باشد
انجمن احیاي ارزشها و توانیاب یک خط اورژانس اجتماعی به نام خط احیا دارد. در مورد این خط کميتوضیح دهید. این خط اورژانس اجتماعی در زمینه خودکشی، طلاق، رفتار پرخطر جنسی، اعتیاد و در کل آسیبهاي اجتماعی طراحی شده و از 8 صبح تا 5 بعداز ظهر فعال است. آشنایی با ما از طریق جراید ممکن است 3 درصد باشد، از طریق سازمانهاي دولتی نیم درصد هم نیست، اما درصد بالایی از افراد از طریق خط احیا با ما آشنا شده اند.
یعنی افرادی که با این خط تماس گرفته اند، مشکلشان حل شده و این خط و این انجمن را به دیگران هم پیشنهاد داده اند بزگترین مشوق و مبلغ ما هستند. بیشترین موارد تماس با این خط تا 2 سال گذشته در مورد رفتارهای پر خطر جنسی و نگرانی از ابتلا به ایدز بود، اما از 2 سال گذشته اختلافات خانوادگی رتبه اول را کسب کرده و نگرانی از ابتلا به ایدز گرچه هم چنان رو به افزایش است اما تحت الشعاع اختلافات خانوادگی قرار گرفته است. پس از این دو مورد طلاق و اعتیاد قرار دارند. 73 درصد از تماس گیرندگان خانم هستند و به هر نفر حداکثر نیم ساعت مشاوره داده ميشود.